برگه:تاریخ ملل قدیمه مشرق - چاپ اول.pdf/۷۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
(۷۴)

سنگی نمازخانهٔ مقبره کتیبه‌ای رسم بود به این مضمون (سجده می‌کنیم به اُزیریس برای اینکه آذوقه از قبیل نان و مایعات و گوشت گاو و قاز و شیر و شراب و لباس و عطریّات و همه‌چیز خوب پاک که خداوند به آن گذران می‌کند به مثال مرده عطا فرماید). نیز مصری‌ها معتقد شدند که اموات به تصویر خوردنی هم قناعت می‌نمایند مثلاً شکل نان که برای آنها بسازی کافی است لهذا دیوارهای نمازخانه در نقّاشی مستور شد و هرچه را می‌خواستند به مرده برسد به دیوارهای محلّ مزبور نقش می‌کردند از جمله صور مرسومهٔ دهاقین‌اند که زمین را شخم می‌نمایند و تخم می‌افشانند و درو می‌کنند یا حاصل برمی‌دارند و کارگرها که لباس و کفش می‌دوزند همچنین نجّارها و بنّاها و رقّاص‌ها و بازیگرها و علاوه بر این جمله تصویر مردهٔ همین مقبره دیده می‌شود که با زوجهٔ خود بر سر سفره‌ای نشسته یا برای شکار به صحرا رفته یا در مرداب‌های پر از پاپیروس در کار صید ماهی است.

در روزهای معیّن بازماندگان میّت در نمازخانه جمع می‌شدند و غذایی می‌خوردند و اعتقاد آنها اینکه میّت در خوردن این غذا همراهی دارد و در این موقع حیوانی قربانی می‌کردند و واژه ناخوانا آن را می‌سوزاندند.

مصری‌های قدیم مرده را مانند خداوندی تصوّر می‌کردند و تکلیف بازماندگان مرحوم اینکه نگذارند پرستش او مقطوع شود و همانطور که اُزیریس را می‌پرستیدند مرده را پرستش