برگه:تاریخ ملل قدیمه مشرق - چاپ اول.pdf/۷۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
(۶۹)

تو ما را آفریدی تمام مخلوق به تقدیس تو مشغول‌اند در اعلی علیّین و تمام عرصهٔ زمین و در قعر دریاها خداوندان در پیشگاه قدس تو راکع می‌شوند و ارواح آفرینندهٔ خویش را ثنا می‌گویند و به تو عرض می‌کنند (آسوده باش ای پدر پدران تمام خداوندان ای خالق موجودات ای ترکیب‌کنندهٔ اشیاء ای پادشاه مقتدر و رئیس هرچه خداوند است)


حنوط اجساد   اعتقاد مصری‌ها این بوده که شخص وقتی که می‌میرد چیزی ازو زنده می‌ماند و آن چیز را مثال آن مرده می‌نامند و مثال را مانند سایه فرض می‌کردند و می‌گفتند آن باقی‌ماندهٔ زنده به بدن شبیه است. بدنی به صورت مانند جسم و در معنی نظیر خیال دیده می‌شود لکن لمس آن ممکن نیست یعنی نمی‌توان به آن دست زد. نیز آن باقی‌مانده را روح هم نامیده و به شکل درنائی کاکل‌دار تصویر می‌کردند یا به صورت قرقی که سر آن سر انسان باشد و می‌گفتند آن روح در وقت مرگ از دهن خارج می‌شود.

به عقیدهٔ مردم قدیم مصر مثال یا روح باز محتاج به بدن خود می‌باشد و اگر بدن را از فساد مانع نشوند و نگذارند فاسد و پراکنده شود خدمتی به روح کرده و خیری به او رسانیده، اینست که حنوط برای نگاه داشتن جسد اموات در آن ایّام متداول بوده و هرُدُت طریقهٔ حنوط‌کردن را شرح داده گوید:

در هر بلد از بلاد مصر اشخاصی هستند که شغل آنها حنوط اجساد امواتست. وقتی که صاحبِ مرده