میشد و آن را از معدنهای معروف اِلِفانْتین در مصر علیا آورده و دوهزار نفر کشتیران مدّت سه سال به حمل و نقل آن اشتغال داشتند (ازینرو قیاس اعمال آن زمان را میتوان نمود).
آمازیس در ترقّی تجارت مصر نیز خیلی سعی و اهتمم کرد و چون به خارجه خاصّه یونانیها احتیاج داشت به آنها اظهار موّدت نمود و مردم یونان را که در کنار دهانههای نیل در پِلوز از دیرگاهی کُلُنی داشتند و رحل اقامت انداخته نزدیک منفیس آورد که حافظ وجود او باشند.
یونانیهای دیگر نیز به مصر آمدند و آمازیس یک شهر تمام نزدیک دهانهٔ کانوپیک به آنها واگذاشت و آن بلده نُکراتیس نام داشت. یونانیها در آنجا به میل و سلیقهٔ خود حکومتی یونانی ترتیب دادند و از آنوقت از خارجه هرکس به مصر میآمد به نکراتیس میرفت و وقتی که سفینهای از ترس طوفان یا دزدان دریائی به بندر دیگر پناه میبرد باید ناخدای آن قسم بخورد که به میل و طیب خاطر آنجا نرفته. بعد از آن کشتی عازم نکراتیس میشد و اگر انقلاب دریا مانع حرکت بود بار کشتی را بیرون میآوردند و در قایقهای ولایتی میگذاشتند و به واسطهٔ مجاری دلتا به آن شهر یونانی میبردند. بنابراین چیزی نگذشت که نکراتیس یکی از بزرگترین بندرهای دنیا شد و حوالی آن پر از خانههای یونانی و یونانیها به سایر بلاد مصر نیز میرفتند