یونان ساختند یعنی سفاین جنگی که سه ردیف پاروزن آن را حرکت دهد.
نخائو میخواست مذنب (کانال) مابین دو دریا که از زمان سلطنت سلاطین سلسلهٔ بیستم متروک شده و رمل آن را پر کرده بود دوباره دایر نماید. این مذنب از رود نیل قدری بالاتر از بوباست شروع شده کنار رشته کوه معروف به کوه عربستان امتداد مییافت و از بحر احمر سر در میآورد. نخائو خواست عرض مذنب را زیاد کند به قدری که دو کشتی بتواند از آن عبور نماید لکن عملهجات زیاد در سر این کار تلف شد (از قرار مذکور صد و بیست هزار نفر). پادشاه مأیوس گشته از خیال کانال افتاد. گویند از الهام استشاره نموده جواب درآمد که حفر این مذنب خدمت به وحشیان است (الهام آن زمان تقریباً واژه ناخوانا نیز مانست).
بعد از آن نخائو به بعضی اکتشافات مایل شده جماعتی از کارکنان بحریّه فِنیفیّه را به دریای احمر فرستاد و حکم داد به کنار ساحل افریقا روند و دور آن گردند چنانکه از راه مدیترانه مراجعت نمایند. این فنیقیها سه سال در کنارهٔ افریقا کشتیرانی کردند ولی از آنجا که کشتیهای آنها کوچک بود آذوقهٔ کافی نداشتند لهذا هر سال وقت پاییز توقّف میکردند و گندم میکاشتند، چون گندم به دست میآمد آن را برداشته حرکت مینمودند. سال سیّم از بوغاز جبلالطّارق بازگشتند و ملتفت شدند که ابتدا آفتاب در طرف چپ آنها بود و حال که مراجعت مینمایند به سمت دست راست ایشان واقع شده است.