برگه:تاریخ ملل قدیمه مشرق - چاپ اول.pdf/۳۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۶
 

سلاطین تِبِس بعد از آن که تقریباً مدّت پانصد سال به آرامی در مصر سلطنت کردند قوّت آنها کم‌کم مبدّل به ضعف شد چنانکه سلاطین آخر سلسله چهاردهم آنقدر قدرت نداشتند که مملکت خود را حفظ نمایند.

قبایل هیکْسُسْ   در صحراها که مصر را از شام جدا می‌کند قبایلی سکنی داشتند که هم گلّه‌داری و شبانی می‌نمودند هم جنگی بودند. این جماعت در خانه ساکن نمی‌شدند بلکه زیر چادر به سر می‌بردند و دائماً با گلّه‌های گوسفند و شتر خود تغییر مکان می‌دادند و هرجا علفی برای مواشی می‌دیدند آنجا رحل اقامت می‌انداختند و هنوز هم بدویان عربستان همینطور زندگانی می‌کنند.

در اواخر سلطنت سلاطین سلسله چهاردهم قبایل هیکْسُسْ جمع شده از تنگه سویس گذشته به مصر تاختند و مانند ابری از ملخ آن مملکت را فراگرفته تاراج کردند. شهرها را سوزاندند، مردها را کشتند، زنان و کودکان را اسیر نمودند و تمام دلتا را متصرف شدند و از میان یکی را که سالاتیس نام داشت به پادشاهی برداشتند.

سالاتیس مَنفیس را پای‌تخت خویش قرار داد و برای آنکه قبیله‌ای دیگر به مصر دست‌اندازی نکند نزدیک تنگه سویس روی خرابه شهر آواریس حصنی حصین و بزرگ بنا نمود. آن قلعه گنجایش سکنای دویست و چهل هزار نفر سرباز داشت. لشگریان پادشاه تازه در این محل جا گرفتند و خود سالاتیس هم هر سال به آنجا می‌آمد و به تماشای مشق‌های نظامی می‌پرداخت و جیره و مواجب قشون را می‌داد و جانشین‌های