برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۷۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ احزاب سیاسی ایران

چنانکه دیدیم در خارجه نیز افکار بخلاف اینرویه و مخالف قرارداد بود، و حتی دربارهٔ لشکرکشی انگلیس بایران خاصه در قسمت مشرق گفتگوهائی در مجلس ملی انگلستان شنیده شد، و بهمین لحاظ قشون خراسانرا هر چه زودتر از ایران بیرون بردند ولی در تخلیهٔ منجیل و قزوین از بیم پیش آمدن قوای روس یا قوای «جنگلیان» صلاح ندیدند که قشونرا بیرون ببرند، و راجع بقوای جنوبهم وعده میدادند که آن قوی را بدولت ایران واگذار خواهند کرد، و در همین احوال امیدیهم ببقای قرارداد نمیتوانستند داشته باشند زیرا خود بقای این قرارداد بهانه‌ای بود که دولت روس و سایر آشوب طلبان و ناراضیان سروصدا کرده و امنیت متزلزل گردد.


۱۵ـ حکومت مشیرالدوله و سپهدار
دو محلل بودند

مشیرالدوله «میرزا حسنخان پیرنیا» در ۱۸ شوال ۱۳۳۸ بروی کار آمد و در ۲۸ همان ماه اعلام داشت که: قرارداد موقوف‌الاجری خواهد بود تا وقتیکه برأی مجلس شورایملی ایران عرضه شده تصویب گردد. و در غرهٔ ذی‌القعده هیئت مشاوران نظامی انگلیس باستثنای یکنفر (کلنل اسمایس یکی از مؤسسان کودتا) از تهران بیرون رفتند، و مفتش مالی انگلیسی هم استعفا داد، و در همان ایام قوای انگلیس مشهد را ترک گفت و بهندوستان بازگشت و چند هزار قبضه تفنک و لوازم آنرا بدولت ایران فروخت که سرمایهٔ قوت ژاندارمری خراسان شد.

این اقدامات که از طرف دولت انگستان روی داد، عاقلانه‌ترین کاری بود که انگلیسها کردند و با شاه در واقع هم‌آواز شدند ، زیرا مشیرالدوله بواسطهٔ اینکه قرارداد نبسته و مردی موجه بود توانست مازندرانرا از قوای جنگلی و بالشویک داخلی پاک کند، تبریز را امنیت دهد و مردم تهرانرا هم تاحدی ساکت سازد.

مشیرالدوله و شاه دست بهم دادند و قوای قزاق را بکار انداختند. و در ماه ذی‌القعده، مازندران چنانکه بباید از متجاسرین پاک شد و در ۲۶ همانماه قزاق بسوی رشت پیش رفت و در غرهٔ ذی‌الحجه «اسمعیل‌آباد» را که مرکز بالشویکهای ایرانی بود گرفتند. قشون انگلیس که با قزاق موافقت کرده بود در همان تاریخ پس از زد

۵۱