این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
قرارداد ۱۹۱۹
☆ ☆ ☆
عمده کاری که وثوقالدوله شروع کرد دستگیری افراد کمیتهٔ مجازات بود[۱]، زیرا این اشخاص در کابینههای قبل بعنوان بیماری و غیره آزاد شده بودند و با توسلات و دستهبندیهای سیاسی تقریباً از زیر بار مجازاتی که مستحق بودند گریخته و اینمعنی از لحاظ انتظامات اجتماعی موجب نگرانی بود.
- ↑ کمیتهٔ مجازات در سال ۱۳۳۴ ـ ۱۳۳۵ در تهران بعضویت ابوالفتحزاده و منشیزاده و مشکوة و
عمادالکتاب و میرزا علیاکبر خان ارداقی و رشیدالسلطان پسر حسینقلی خان خلخالی و کریم دواتگر و
احسانالله خان و حسین لله و سید مرتضی و اکبر خان و غیرهم تشکیل گردیده بود، این کمیته انجمنی بود
سری و بدون آنکه مرام معینی و تکیهگاه حزبی داشته باشند، فقط باتکای قضاوت شخصی و حس وطندوستی و عداوت
با خائنان کشور که تشخیص آن نیز با خود ایشان بود، تشکیل شده و در نهایت شهامت و شجاعت و کمال
استتار دور هم گرد آمده و بکشتن افرادی از هموطنان که مورد سوء ظن کمیته بودند عزم کردند، نخست بار
میرزا اسمعیل خان رئیس انبار غله وزارت مالیه را که با مأمورین سفارت بریتانیا رفت و آمد داشت روز
روشن بقتل آوردند و گفته شد که قتل این شخص بتحریک یکی از اعضای مهم وزارت مالیه بود و قبل از انعقاد
کمیته توسط کریم ورشیدالسلطان و یکفر سید مرتضی نام او را کشته بودند و چون این قتل اثر سوئی در
جامعه نبخشید و حریف شخص مقتول بمقام او منصوب شد تروریستها جرئت یافته و دیگران را که از اوضاع
ناراضی بودند با خود همدست کرده کمیته را بوجود آوردند و دومین قتلی که واقع شد قتل کریم دواتگر مؤسس
این کمیته بود و احمد شهریور در تاریخ خود مینویسد که: «رشیدالسلطان قاتل کریم بود و گفته بود که کریم
سه هزار تومان مزد قتل اسمعیل خان را گرفته هزار تومان بمن و رفقیم داده باقی را خود برداشت، و نیز
گفته شد که کریم در مقابل تصمیمات کمیته گردنکشی میکرد لهذا او را از میان برداشتند. سومین مقتول
کمیته مدیر روزنامهٔ عصر جدید متینالسلطنه بود و چهارمین قتیل میزرا محسن برادر صدرالعلماء دوست
وثوقالدوله بود و پنجمین کشته منتخبالدوله عضو وزارت مالیه بود و در هر یک از این قتلها بیانیهای با عبارات
منشیانه و ادبی با ژلاتین مهر کمیته منتشر میشد.
میتوان گفت که اگر این انجمن متکی بحزب و مرامی میبود و نقشه اصلاحطلبانه و افراد فعال و فاضلی میداشتند بعد از سقوط کابینهٔ اول وثوقالدوله میتوانستند دولتی بروی کار بیاورند، چه تا قبل از قتل منتخبالدوله افکار عمومی پایتخت و حزب دموکرات بچشم رضایت باعمال آنان نگاه میکرد و شاه هم از آنها وحشتی نداشت، ولی حضرات بمنافع کوچک اداری که بعضی از اعضا پایبند آن بودند قانع شده و با قتل منتخبالدوله که جوانی فاضل و فعال و خوشسابقه بود معلوم شد که آقایان آلت منافع این و آن میباشند، اتفاقاً خود آنها هم در بیانیهٔ مربوط باین قتل دلایل قانعکننده و حساس نیاورده بودند و نوشته بودند که اینجوان
(بقیه در ذیل صفحهٔ ۳۳)
۳۲