رفع معلول از نتایج طبیعی است. متمنی هستم عین این تلگراف را بسایر آقایان که در بلاد دیگر هستند، مخابره نمایند[۱]». از طرف خود و عموم آقایان حاضر «حسین»
این تلگراف روز سهشنبه ۱۵ محرم در قم در جلسه نمایندگان قرائت شد، بعضی بازگشته و برخی که احتمال داشت از طرف روس ها برای آنها مخاطراتی باشد برنگشتند! یکهفته از قضیه گذشت در حالتی که تهران حالت و شکل دیگری بخود گرفته بود، مجلس منفصل، جراید ملی سوای «رعد» و «عصر جدید» توقیف یا تعطیل، سفیر آلمان و کلیهٔ طرفداران آلمان و ترک و همهٔ رؤسای حزب دموکرات، و اعتدال و تمام قوائی که ممکن بود در تهران روزی بر علیه روس و انگلیس نمایش بدهند از مرکز خارج شده و زمینه در نهایت ساختگی و پرداختگی برای اجرای اعمال متفقین و هواداران ایشان فراهم آمده بود[۲]».
۱۰ – دموکرات و اعتدال منحل میشود
در قم کمیتهای بنام «کمیتهٔ دفاع ملی» از زعمای دموکرات تشکیل گردید و اعضای برجستهاش چنین بودند: سلیمان میرزا، میرزا سلیمان خان، میرزا محمد علی خان کلوب که بعد «فرزین» نامیده میشد، وحیدالملک، حاج فطنالملک (جلالی)، ادیبالسلطنه (سمیعی) و عدهٔ دیگر که با مسیو شونمان آلمانی همکاری میکردند.
من از کسانی بودم که میل نداشتم بدون اجازهٔ رئیس مجلس، مجلس را ترک کنم. چه میتوانستم کرد، زیرا وزیر مالیه صریح گفته بود که نمایندگان متفقین تبعید ترا خواستهاند، بنابراین عزیمت بمهاجرت قطعی شد و در تحت لوای کمیتهٔ دفاع ملی قرار گرفتیم ولی بواسطهٔ شکستن دستم که در یکی از اسفار نزدیک واقع شد ناچار شدم دعوت ثانوی دولت را پذیرفته بتهران بازگردم و بمعالجهٔ دست بپردازم. بعد از توقف پنجماه در تهران که درینمدت با دست شکسته در خانهٔ آقای امیر مفخم بختیاری و مهمان مرحوم سردار جنگ بختیاری بودم بامر سپهسالار اعظم که آنوقت رئیسالوزرا بود بخراسان تبعید شدم و مدت ششماه در بجنورد متوقف گشتم و پس از تشکیل کابینهٔ آقای وثوقالدوله بمرکز احضار گردیدم.
احمد شهریور در تاریخ خود مینویسد:
امروز (پنجشنبهٔ غرهٔ رجب ۱۳۳۴ مطابق ۱۴ ثور، ۴ مه ۱۹۱۶) ملک الشعراء مدیر روزنامهٔ