برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۴۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
مهاجرت

متحده سفیر آلمان، و جمعی از نمایندگان مجلس و مردم متفرقه بسوی قم عزیمت کردند.

من در نوبهار بعد از دریافت خبر حرکت قشون روس بسمت تهران مقاله‌ای نوشتم که عنوانش «دشمن حمله کرد!» بود و یک شمارهٔ دیگر نیز بعد از آن منتشر و مقاله‌ای تحت عنوان «دوست هم حمله کرد!» در پاسخ مقالهٔ عصر جدید که بالاتر ذکر شد نگاشتم و این روزنامه بلافاصله توقیف گردید و بمن اشاره شد که از تهران خارج شوم!


۹ - حرکت و مهاجرت

۸ـ مستوفی‌الممالک

اینک قسمتی است که از روی یادداشتهای تاریخی مفصلی که در همان اوقات نوشته‌ام نقل میکنیم:

شب پنجم محرم ۱۳۳۴ رفتم در هیئت وزرا که در قصر ابیض تشکیل شده بود، مستوفی‌الممالک با چشم بیحالت خود نگاه میکرد، سپهدار اعظم فقط خودرا حرکت میداد و با کلاهش بازی مینمود، چیزی که در آن جلسه نبود دو فکر موافق بود... من بر خاستم و رفتم باطاق دیگر و برئیس‌الوزرا پیغام دادم که با شما کاری دارم ممکن است تشریف بیاورید این اطاق... عقابی از چوب فوفل جزء میل این اطاق بود که بالهایش شکسته ولق شده و آویزان بود، دیدن این عقاب تق و لق مرا از دیدار قیافهٔ باجرأت کلنل ادوال رئیس تشکیلات ژاندارمری که میگفت: روز انتقام فرارسید! منصرف کرد، و بالهای او را راست کردم. ادوال رفت، شاهزادهٔ سلیمان میرزا لیدر حزب دموکرات و فراکسیون آمد و رئیس‌الوزرا هم تشریف آوردند، سه تن در گوشهٔ

۱۸