برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۳۹۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ احزاب سیاسی ایران

ورود سلطان سلیم بمصر بقایای آنها در مصر بودند و اثاثهٔ خلافت از ردا و لوای نبوت و سایر اشیاء مقدس را بسلطان سلیم خان تسلیم کردند و از آن پس سلطان سلیم خان بمقام خلافت مسلمین و مالک حرمین شریفین موسوم گردید و علمای حنفی نیز جایز بودن خلافت اسلامی را در غیر قرشی و حتی در مرد ترکی فتوی دادند و خلافت از آن تاریخ در این خاندان باقی ماند.

بعد از او بازماندگانش مخصوصاً پسرش سلطان سلیمان لیاقت این منصب بزرک را ثابت نمود و از بوداپست و ساحل دانوب تا مجارستان و از شلالهٔ اسوان در مصر، تاساحل فرات و از طرفی تا باب جبل‌الطارق مملکت عثمانی را وسعت بخشود و هرگاه مردان ورزیده و سواران دلیر باایمان قزلباش جلو آنها را در ایران نگرفته بودند شاید تا هند و ترکستان نیز در زیر لوای خلافت ترک قرار گرفته بود.

خلافت عثمانی در عهد عبدالحمید دوم (۱۲۹۳-۱۳۲۷ هجری قمری) روی بفتور نهاد و استبداد سلطان بحدی رسید که مردم تاب تیاوردند و قوای مقیم سلانیک در تحت قیادت محمود شوکت‌پاشا برضد سلطان قیام کردند و حزبی بنام جوانان ترک بشرکت افرادی مانند انوربیک و جمال بیک و طلعت بیک و نیازی بیک و غیرهم که همه عضو لشکری ترک بودند، تشکیل گردید و اسلامبول را فتح و سلطان را حبس کردند و سلطان محمد رشاد موسوم به محمد خامس را به سلطنت و خلافت برداشتند.

دولت عثمانی بعد از جنگهای بالکان (در ۱۹۱۲–۱۹۱۳ م. مطابق با ۱۳۳۰-۱۳۳۱ هجری) در حکومت ژون ترک که به اتحاد و ترقی نامیده شده بود ضربت سختی دید و قسمت بزرگی از اروپای ترک از دست رفت و تنها ایالت ادرنه و اسلامبول و سواحل بغازها در دست او باقی ماند و در همان زمان ترابلس غرب هم بدست ایتالیا افتاد. مصر را هم مدتی بود از دست داده بود. بنابراین دولت عثمانی خود را برای اصلاح لشکری در کنف آلمان کشید و در محاربات جنک عمومی گذشته بنفع آلمان داخل کارزار شد و پس از شکست، بصورتی که دیدیم درآمد. یعنی شامات و حرمین و موصل و بین‌النهرین نیز از کفش بدر رفت[۱].


  1. بمناسبت نام سران حزب اتحاد و ترقی این قطعه در آن زمان گفته شده است:
      فغان که ترک مرا تیره گشت رومی روی دگر به گرد دل خسته ترکتازی نیست  
      برفت شوکت و طی شد جمال و طلعت او مرا دگر به رخ انورش نیازی نیست  
۳۶۷