برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۳۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
اقدام در تصرف شهربانی

انگلیسی را که در قزوین دست‌اندرکار قزاقخانه شد و مقدمات کودتای سیدضیا باهتمام مشارالیه صورت بسته بود و انتظار داشت که بعد از کودتا یا او یا ژنرال «دیکسون» را بمستشاری قشون متحدالشکلی که باید تشکیل شود بپذیرند. ولی چیزی نگذشت که سردار سپه وزیر جنک شد و روزی گفته بود که این «عنسربک! فلان‌فلان‌شده (یکی از اصطلاحات خاص وزیر جنک!) دیگر چکار دارد؟»

و از آن پس دیگر دخالتی از طرف آنمرد در امور نظام مشهود نیفتاد و بزودی از ایران خارج گردید!

داستانهائی از تعصب ضدلغات نیز از سردار سپه نقل میکنند که شنیدنی است، منجمله گویند: یکی از رؤسای ادارات دولتی خوزستان تلگرافی بدولت مخابره کرده بود که لفظ «فوت» واحد مقیاس انگلیسی ـ در آن تلگراف دیده میشد.

بامر شاه آنمرد را از کارش منفصل کردند و رنود در باره‌اش گفتند که: فلان رئیس اداره به «فوتی» از بین رفت!

یک روز یکی از رجال در حضور شاه از انفلوانزا نام برده و شاه بانمرد گفته بود که: چرا کلمه «چایمان» یا «چایش» را استعمال نمیکنی؟!

انصاف باید داد که هر چند این تعصب‌ها در مرحلهٔ افراط قرار داشته است خاصه در مورد لغات خیلی سخت گرفته و تند رفتند، اما همین عمل با واکنشی که تندرویها را تعدیل کند، سر و صورت خوبی بادبیات خاصه نثر فارسی بخشیده است که بعد از مقایسه با نثر بیست سال قبل اثر آنرا میتوان دید.

☆ ☆ ☆

بالجمله از ابتدای کودتا نظر خوبی با سویدیهای نظمیه در کار نبود، و برای اجرا شدن نقشه‌هائی که در کار جریان بود تصرف این اداره و اطمینان بروسای آنها ضروری مینمود، اما رؤسای دولت که ملتفت کار بودند تن بقضا نمیدادند.

اینک نامه‌ای را که وزیر جنک «سردارسپه» برئیس‌الوزرا «قوام‌السلطنه» دربارهٔ واگذاری نظمیه «شهربانی» بحکومت نظامی نگاشته است برای مقصود خود نقل مینمائیم:

۲۸۴