فرانسویان در ایران ناگزیر خواهد شد که همهروزه کارشکنیهائی در امور مملکتی بنماید. بنابراین دولت هم برای اجرای منظور خویش در نظر گرفت که صورة عمل را تغییر دهد ولی باطناً نظر خود را عملی سازد. از این رو لایحهای تنظیم کرد که شصت نفر افسر از صنوف مختلفهٔ ارتش و یک نفر ژنرال از سوئد استخدام نماید، و چون با این ترتیب سیاست خارجی ظاهراً مخالف نبود نزدیک بود که این موضوع صورت عمل بخود گیرد و لایحه مزبور از مجلس بگذرد.
در خلال این احوال سردار سپه و طرفدارانش متوجه شدند که این عمل در راه اجرای مقاصد آنها سدی ایجاد خواهد نمود و سردار سپه موفق نمیشود که نفوذ خود را بطور کامل در قزاقخانه و نظام ایران توسعه دهد. بنا بر این نقشهای کشیده شد که در صورت ظاهر مخالفتی نکرده باشد و باطناً مانع اجرای چنین امری شود، باین معنی که سردار سپه بدوا با قوامالسلطنه مذاکره نمود که چون بودجه کشور ضعیف است و توانائی پرداخت حقوق و مخارج این افسران خارجی را نخواهد داشت و از طرفی هم نظر بر اینکه افسران ژاندارمری تربیتشدهٔ سوئدیها میباشند وعدهای از افسران سوئدی در استخدام دولت ایران است بهتر اینست که ژاندارمری و قزاقخانه یکی شود تا قزاقخانه بخوبی از اطلاعات و معلومات افسران ژاندارمری و سوئدی استفاده نماید. بنابراین بهتر اینست که از استخدام افسر از خارجه خودداری شود، در عوض ۶۰ نفر از افسران ایرانی برای تحصیل فنون مختلف نظام باروپا فرستاده شود.
اما قوامالسلطنه با اختلاط و یکی شدن ژاندارمری و قزاقخانه مخالف بوده و چنین عقیده داشت که باید ژاندارمری مستقل و تحت نظر وزارت کشور قرار گیرد، قزاقخانه هم مستقل و تحت نظر وزارت جنک باشد. باین ترتیب حاضر نشد که این عمل انجام گیرد.
در این گیرودار کابینه هم سقوط نمود و کابینهٔ مرحوم مشیرالدوله رویک ار و سردار سپه با مذاکرات زیاد توانست هر طور هست مشیرالدوله را موافق نماید که از استخدام افسر از اروپا موقتاً صرف نظر کرده ژاندارمری و قزاقخانه هم یکی شود و لایحهای هم مبنی بر اعزام ۶۰ نفر محصل باروپا تنظیم و بمجلس شورای ملی