دیگر مخالفت حزب سوسیالیست بود که اقلیت مجلس را داشتند و بالطبع جراید هوادار آنها بدولت فشار میآوردند، این را هم باید دانست که بلافاصله بعد از خوانده شدن خطابهٔ معتمدالتجار در مجلس چنانکه اشاره کردیم سردار سپه طوری جا زد و ترسید که بیدرنک بر آن شد که با حزب سوسیالیست کنار بیاید، بنابراین در اینمورد بحران مطبوعات این دو قوه ـ قوهٔ وزیر جنک و حزب سوسیالیست ـ دارند بهم نزدیک میشوند و در مقالهٔ نوبهار که خواهد آمد نیز اشارهای بدین معنی شده است!
☆ ☆ ☆
سرو صدای جراید روز بروز شدت میکیرد!
در واقع جز چند روزنامهٔ بالنسبه ضعیف که از طرف دولت و اکثریت مجلس مساعدت گرفته و از دولت حمایت میکردند باقی جراید چه جراید منفعتطلب و چه جراید عصبانی که از اوضاع راضی نبودند و چه جراید مربوط بسفارتخانها و احزاب تند رو ـ بدولت و بمجلس و گاهی بسردار سپه و گاهی باحمدشاه حمله میکردند و بیشتر از همه روی حملات جراید بشخص قوام و دولت او بود.
دولت درصدد برآمد قانون هیئت منصفهای تنظیم کند و بمجلس ببرد. روزنامهٔ هفتگی نوبهار که تنها روزنامهای بود که حقایق را عریان و بدون پردهپوشی و ملاحظهٔ دولت یا رعایت عوامفریبی مینوشت، در شمارهٔ سوم صفحه ۴۸ بعداز داستان وزیر جنک چنین نوشت:
هیئت منصفین «یکی هم از علل پیشآمد این قضایای اندوهبخش (مراد داستان وزیر جنک است) نبودن قانون منصفین است، اخیراً بهمین قبیل جهات و بعلت اینکه بایستی قانون منصفین قدری زیاد در زیر و روی افکار عمومی صابون بخورد و قهراً گذرانیدن آن از مجلس مدتی بالنسبه مدید لازم دارد، از طرف دولت قانونی موقت تهیه و بشور فراکسیونها گذاشته شده و امید میرود از طرف نمایندگان محترم با گذشتن آن قانون موقت، مساعدت با دولت بعمل آید»
☆ ☆ ☆
قانون موقت در مجلس زدوخورد شدیدی بین اقلیت و اکثریت راه انداخت و جراید بر فشار خود افزودند و در باطن سازش و ارتباط بین سوسیالیستها و وزیر جنگ شروع گردید، و دست بنغمهٔ سقوط کابینه زدند!
من که این تاریخ را مینویسم در آن روزها هم مثل حالا فکر میکردم و اگر قسمتی