سابق گفته بودم اظهار کنارهجوئی شما موجب کمال تأسف و نگرانی بوده احساسات مجلس شورای ملی هم که تلگرافاً اظهار کردهاند نظریات مرا تأیید مینماید تصور میکنم وظیفه مخصوصی که در دولتخواهی دارید مقتضی است بدون تأمل از استعفای خودتان صرف نظر نموده و جداً بادای تکالیف خدمت بمملکت مداومت نمائید امیدوارم انشاء اللّه با مساعدتی که از طرف مجلس شورای ملی مشهود است کاملا باجرای مصالح مملکت و موجبات عمومی موفق باشید. شاه
مشیرالدوله بعد از وصول این تلگراف و اصرار نمایندگان که بخوبی بمنویات سردار سپه پی برده و حاضر بکنارهجوئی مشیرالدوله نبودند برای قبول زمامداری حاضر شد ـ لیکن نتوانست با وزیر جنک کنار بیاید و ظاهراً بهانهای که وزیر جنک داشت عدم توافق با تعیین وزرا بود و این از عجایب است که یک وزیر بعد از استعفای رئیس دولت بر سر کار باقی بماند و حتی در تعیین افراد دولت با رئیسالوزرای بعد چون و چرا کند!
باری این حرکات بار دیگر مشیرالدولهٔ بیچاره را وادار باستعفا کرد و روز دیگر خبر کنارهجوئی آنمرد پاک و عالیمقام نمایندگان مجلس را قرع سمع داد!
۴۲- قوامالسلطنه:
بحران آغاز شد و قریب یکماه طول کشید!
فراکسیونهای اصلاحطلب واقلیت (سوسیالیستها و آزادیخواهان) و بیطرفان که اکثریت قاطع مجلس باآنان بود هر چه سعی کردند و هر چه رفتند و آمدند و مشیرالدوله را بارها بمجلس کشانیدند ـ فایده نبخشید و طوری از میدان در رفته بود که امید رجوع و کروفری در آنمرد باقی نمانده بود!
بالنتیجه در جلسهٔ خصوصی که روز ۱۶ جوزای ۱۳۰۱ تشکیل گردید قرار شد رئیسالوزرای دیگری در نظر گرفته بشاه اطلاع دهند.
اصلاحطلبان طرفدار قوامالسلطنه واقلیت طرفدار مستوفیالممالک بودند و عاقبت از هشتاد نفر عدهای که در مجلس بودند شصت و پنج نفر بقوامالسلطنه رأی اعتماد دادند و پانزده نفر بمستوفیالممالک وعقیدهٔ اکثریت بشاه تلگراف شد.