روز ۲۲ شعبان ۱۳۴۰ قمری برابر سیام حمل ۱۳۰۱ خورشیدی در صحن وزارت دادگستری هیاهوئی برپا شد باین معنی که سیدی که نامش سید نصراللّه بود با یک خورجین بالای درختی رفته شروع به نطق و داد و فریاد کرد و کم کم مردم اطراف وی جمع شدند. ابتدا سید خرابی شهر تهران را پیش کشید و خود را وکیل محله چالهمیدان معرفی نمود و بنای بدگوئی را برئیسالوزراء گذاشته سپس موضوع تنظیف آن محله را بمیان آورده برای نمونه کثافات جنوب شهر را از خرجین بیرون آورد و یک گربهٔ مردهای که همراه داشت پس از قدری نمایش بصحن دادگستری پرتاب کرده گفت من بعوض آنکه بسفارت روس متحصن شوم در این وزارتخانه میمانم تا تکلیف کابینه معلوم شود.
پاسبانها هر چه خواستند او را با زبان ملایم پائین بیاورند موفق نشدند و سید به پاسبانها میگفت من مثل رئیسالوزاء وجیهالمله ترسو نیستم و مردم هم از وی حمایت میکردند و او حرف خودش را میزد.
این تظاهرات کاملا میرسانید که منظور از این عملیات تحریک افکار عمومی بر علیه کابینه میباشد و مقصود اینست که مشیرالدوله استعفا نماید. همچنین در سایر نقاط تهران نیز تظاهراتی از طرف هواخواهان سردار سپه بوقوع میپیوست که از مجموع آنها استنباط میشد سردار سپه باطناً آنها را تحریک و ترغیب بمخالفت با مشیرالدوله و سقوط کابینه نموده است و از نطقهائی هم که برله او ایراد میشد کاملا تائید مینمود که سردار سپه موجبات تزلزل و سقوط کابینه را فراهم مینماید تا زمینه برای ریاست وزرائی خود آماده کند.
تحصن آزادیخواهان در مجلس شورای ملی
گفته شد که سردار سپه در همه جا نفوذ و قدرت خود را توسعه داده تسمه از گردهٔ همه کشیده بود و هر کار میخواست بدون اندک ملاحظهای از قانون انجام میداد و هر کس بر علیه او اقداماتی مینمود فوراً مورد مواخذه قرار میگرفت.
رفتهرفته این عملیات برای عناصر حساس و آزادیخواه خطرناک شده ارکان آزادی آنها معرض تهدید دیکتاتوربازی و خودمختاری واقع گردید.