برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۲۱۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ احزاب سیاسی ایران

اینک ما با آنکه ارزش وقایع تاریخی از این ابلاغیه انتظار نداریم و اغلب عباراتش عوام‌فریبانه و هوچیانه تنظیم گردیده است و بعین مضامین مقالات افراطی بعضی از جراید است برضد رجال مشروطه‌خواه ـ و از انصاف نباید گذشت که رجال دولت آنروز بهمان دلیل که پانزده سال با وجود وقوع ایران در جنگهای شدید داخلی مثل هجوم محمدعلی شاه و سالارالدوله و رحیم خان و غیرهم و با وجود وقوع در جنگ بین‌الملل و مداخلهٔ قوای مسلح روس و ترک و انگلیس در اصقاع کشور و با وجود قحطی طبیعی و شدید ۲۶ و ۲۷ و هزار گربه‌رقصانیهای خارجی از دخالت روس و دسایس انگلیس ـ این مملکت را براه برده و با دست تهی چرخ دوایر را گردانیدند و یک وجب خاک از کف ندادند و یک سندخلاف مصلحت امضا نکردند ـ هیچوقت استحقاق آنرا نداشتند که آقای سردارسپه اینطور نسبت بآنان بدگوئی کند و بگوید که خیانت‌کاری این رجال باعث تحریک حس غیرت و وطنخواهی ایشان شد و این مرد قزاق نیمه‌وحشی را بنجات ایران برانگیخت!

اینک متن ابلاغیه وزیر جنک:

از آنجائی که اثرات دوره انحطاط مفهوم و معانی عقاید را از اغلب سلب کرده و یک رشته کلمات و الفاظ خالی از معنی را قائم‌مقام حقایق قرار داده است و از آنجائی که بواسطه همان تأثیرات تدنی و انحطاط، اغراض انفرادی بالمره جای‌گزین سعادت جماعت شده است اینست که در بعضی از جرائد مرکزی پس از یکسال تمام که از مدت کودنا گذشته تازه دیده میشود که مسب حقیقی کودتا را موضوع مباحث خود قرار داده و در اطراف آن قلمفرسائی میکنند.

من اگر میدانستم که جرائد مذکوره قائد عقاید جمعیت و پیشوای افکار امت شناخته میشوند و از روی منطق و برهان میخواهند وارد در فلسفه ظهور کودتا بشوند فوق‌العاده مشعوف میشدم که اصل سبب را بمعرض افکار عمومی گذارده و حقایق را بی‌پرده آشکارا سازم اما چون از ارتباط مدلول بعضی از جراند با افکار ملی و عمومی مردد هستم و بعلاوه بطور قطع و وضوح می‌بینم که این موضوع مهم وسیلهٔ استفادهٔ ارباب جرائد مزبور و بروز اغراض و حملات شخصی آنها و تحریک باطنی ایادی سایره شده است اینست که بدواً از استفهام و ذکر این سؤال ناچارم.

آیا با حضور من مسبب حقیقی کودتا را جستجو کردن مضحک نیست؟؟؟

اگرچه من بصفای نیت و خلوص عقیده واحساسات ایرانیت و ایران‌پرستی خود تکیه داده خدای بصیر و وجدان بی‌آلایش را سرلوحه رفتار و عقاید خویش قرار داده‌ام و هر چشم بینا و گوش شنوائی را

بمحکمه قضاوت دعوت میکنم و باضافه منتشرات اوراقی را که ارتباط بهر مسلک و جمعیتی مطرود و نماینده

۱۸۵