برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۱۸۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ احزاب سیاسی ایران

نمیدانم چه میشود که اینها نفله میشوند؟

مثل آنست که در ایران کرمی باشد که او را «کرم آدم‌خورک» مینامند، بعضی جوانها که بوی خاصی میدهند، یعنی بوی غیرت و شعور و لیاقت از آنها استشمام میشود، این کرم آنها را زیر نظر میگیرد، همهٔ آنها را پی میکند، گاهی در آنها نفوذ میکند و زهر میریزد و هرگاه بی‌اثر ماند ـ در طرف آنها، رئیس آنها، همکاران آنها، رفقای آنها زهر میپاشد، آنها را بر علیه اینجوان مسموم میکند، خلاصه اینجوان را تا آخر عمر و روزگار پیری دنبال میکند، تا او را بگور کند یا از کار بیندازد!...

محمدتقی خان هم دنبال شد، در مهاجرت لیاقت او معلوم گردید. از آنوقت پی او را گرفتند، در ضمن دسته‌بندیهای حزبی که در کرمانشاه رویداد و دموکراتها را هو کردند و گرفتند و از کار دور کردند، محمدتقیخان هم از طرف همقطاران ناجور خود بزحمت افتاد، تا ناچار گردید از کار خارج شود و ببرلین مسافرت کند.

پس از بازگشت از مهاجرت، باز پی او گرفته شد، بقول خود او (در صورتیکه در رژیمان اصفهان و رژیمان نمرهٔ ۲ تهران محل خـالی بود و من از رؤسائیکه برای آن رژیمانها تعیین میشدند قدیمیتر وعالیرتبه تر بودم[۱]) با آنکه در تهران جای خالی بود، مخصوصاً او را مأمور خراسان کردند!

در آنجا وسیلهٔ نقله شدن او فراهم آمد و نقله شد!

فلسفهٔ «بقای انسب» در تنازع بقا نیز علت کلی است، اغلب رؤسا و مدیر کل‌ها حسودند و بیهنر، یعنی از آنان نیستند که و «کرم آدم‌خورک» آنها را پی کرده باشد، یا از آنهائی هستند که زهر آن کرم فاسد و تباهشان کرده است!

این افراد حسود بیهنر بافراد باهنر که بوی خاصی میدهند و طعم مخصوص دارند حسد میبرند، اتفاقاً خودخواهی و مناعت و کله‌شقی و گردن‌کشی جوانان غیرتمند مذکور نیز بحسد و بدجنسی رؤسا میفزاید، آنان را از تناسب میاندازد... و این معـانی باعث میشود که بآنها کارهائی رجوع شود که نفله شوند، یا آنقدر درکار آنها کارشکنی میشود که این بیچارها یاغی میشوند، از جامعه میرنجند، حس انقلابی و شورشگری در آنها پیدا میشود و ازینراه باز نفله میشوند!


  1. نقل از تاریخچهٔ آقای ملک‌زاده صفحهٔ ۱۷۹.
۱۶۱