برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۱۸۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ احزاب سیاسی ایران

قیام اسمعیل بهادر:

ماژر اسمعیل خان بهادر یکی از افسران صمیمی و جدی و باوفای مرحوم کلنل بود(صفحهٔ ۱۴۱) که در آنموقع ریاست اردوی ژاندارم مأمور سبزوار را، در مقابل قوای قزاق دولتی متوقف در شاهرود، عهده‌دار بود. پس از قتل کلنل اردوی سبزوار را حرکت داد، چند روز بعد وارد قصبهٔ طُروق دو فرسنگی مشهد شده عدهٔ خود را در طروق متوقف ساخته و خود بمشهد آمده مستقیماً بآرامگاه کلنل شتافت.

اسمعیل بهادر که روحاً ازقتل رئیس محبوب خود سخت متألم و نسبت باوضاع بی‌اندازه خشمناک و بدبین بود بر سر قبر کلنل و در حضور جمعی از اهالی بیانات تند و شورانگیز ادا نمود بقسمی که با قوائی که در اختیار داشت شهر را بطور خطرناکی تهدید میکرد!

بیانات متهورانهٔ او با شناسائی که مردم نسبت باحساسات تند و رفتار خشن وی داشتند اهالی را مضطرب ساخته و از قیام جسورانهٔ او که بصورت انتقام و خونخواهی کلنل داشت بروز میکرد در بیم و وحشت فوق‌العاده گرفتار آمدند.

این طرز رفتار بهادر دولت را نیز نگران ساخت و از جانب وزیر جنگ به محمودخان نوذری کفیل ایالت تلگراف فوری رسید که هرگاه در ظرف ۴۸ ساعت اسمعیل بهادر از خراسان خارج نشود حکم اعدامش صادر خواهد شد.

این تلگراف در مزاج اسمعیل بهادر اثر معکوس بخشید، و عوض اینکه او را بجای خود بنشاند بیشتر از جای برانگیخت، تا بدینقرار:

شب ۱۵ ماه صفر مطابق ۲۴ میزان ۱۳۰۰ از طُرُق اردوگاه خود با یک عدهٔ ژاندارم مسلح ساعت پنج از شب گذشته غفلةً بشهر وارد شد.

محمودخان نوذری کفیل ایالت را در دارالایاله دستگیر و باردوگاه طرق اعزام و توقیف نمود.

صبح روز بعد مجدداً با پنجاه ژاندارم بشهر آمده بخانهٔ آیةالله‌زاده رفت و او را مورد تهدید و تغیر قرار داد، بقسمی که گفته شد خیال دستگیری او را نیز داشته است.

۱۵۷