اقلیت برابر افتاده از آن دفاع کردند، و نطقهای معجز آثار ناطقین اکثریت و اقلیت در آن تاریخ از جنبهٔ دفاع مثبت و هجوم منفی جزء شاهکارهای خطابی و فنی بشمار میآید! باری بعللی که خواهد آمد، قوامالسلطنه بدون دخالت مجلس افتاد و مشیرالدوله آمد و او هم افتاد و باز قوامالسلطنه آمد. و فعالیت سردارسپه و دسیسهٔ بعضی از وکلا که بعدها از عمال سردارسپه بودند عامل این بازیها گردید.
۳۲- کلنل محمدتقیخان
آقای وزیر جنگ بعد از راندن سیدضیاءالدین تا مدتی سرگرم قضایای خراسان بود، و تفصیل آن واقعه خود کتابی جداگانه است که شبحی ناقص و سادهلوحانه و اندکی غرضآلود از آن بطبع رسیده است، و تاریخ واقعی و اسناد صحیح آنرا آقای محمد ملکزاده مدیر روزنامهٔ نیمرسمی «ایران» که بعد روزنامهٔ «تازهبهار» را در مشهد دایر کرده بود، نوشته است، و ما مختصری از آنرا نقل میکنیم،
خلاصه آنست که: مرحوم کلنل محمدتقی خان چنانکه اشاره کردیم والی خراسان را بدستور سیدضیاءالدین دستگیر و تحتالحفظ بمرکز فرستاده بود، بعد از رفتن سید و رسیدن دستخط عزل او بایالات و سپرده شدن انتظامات مرکز و حومه بسردارسپه و رها شدن محبوسین، اندک نگرانی برای کلنل محمدتقی خان حاصل شد، در تاریخ ۲۰ رمضان ۱۳۳۹ مطابق ۷ جوزای ۱۳۰۰ دستخطی از شاه بخراسان مخابره شده کلنل را بفرماندهی قوای نظامی خراسان ابقا و از مداخلهٔ در امور حکومتی ممنوع داشت، این قضیه بیشتر او را ناراضی کرد زیرا مشارالیه منتظر چنین پیشامدی نبود، معذلک از پذیرفتن اوامر مرکز خودداری نداشت، تا در تاریخ ۲۳ رمضان مطابق با ۹ جوزای ۱۳۰۰ دستخط دیگری از شاه بخراسان رسید و روز بعد اشاعه یافت و آن دستخط زمامداری قوامالسلطنه بود، و بلافاصله بعد از تشکیل دولت امر شد که نجدالسلطنه بسمت کفالت ایالت خراسان شناخته شود، و در نتیجهٔ این فرمان همه محبوسین مشهد آزاد شدند و نجدالسلطنه در ادارهٔ ایالتی حضور یافته بانجام وظایف خود مشغول گردید.
کلنل از حکومت قوامالسلطنه بیمناک شده بفکر طغیان افتاد و مصمم گردید که خود زمام امور خراسانرا در دست بگیرد. بدین نیت هنوز چند روزی از کفالت