برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۱۳۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ احزاب سیاسی ایران

سپر توپهای آتش‌فشان نمودند، غیرت و حمیت ایرانیرا ثابت و دستجات انبوه متجاسرین را از پشت دروازهٔ قزوین تا ساحل دریا راندند.

اگر فداکاری و خدمات جانبازانهٔ اردوی قزاق نتیجهٔ مطلوب را حاصل نکرد و نتوانستیم خاک مقدس وطن و عصمت برادران گیلانی خود را از دست دشمن نجات دهیم تقصیری متوجه ما نبود بلکه خیانت‌کاری صاحبمنصبان، کسانی که سرپرستی و ادارهٔ امور بآنها محول شده بود موجب عقیم ماندن نتیجهٔ خدمات ما گردید ولی باز افتخار میکنیم که فوران خون قزاق دلیر توانست پایتخت وطن مقدس ما را از استیلای دشمن نجات دهد، اگر خیانتکاران خارجی توانستند نتیجهٔ فداکاریهای اولاد ایرانرا خنثی نمایند برای این بود که خیانتکاران داخلی ما را بازیچهٔ دست و آلت شهوت خود و دیگران قرار میدادند.

هنگام عقب‌نشینی از باطلاقهای گیلان در زیر آتش توپ دشمنان احساس نمودیم که منشاء و مبداء تمام بدبختیهای ایران، ذلت و فلاکت قشون، خیانتکاران داخلی هستند، در همان هنگامی که خون خود را در مقابل دشمن مهاجم میریختیم بحرمت همان خونهای پاک و مقدس قسم خوردیم که در اولین موقع فرصت خون خود را نثار نمائیم تا ریشهٔ خیانت‌کاران خودخواه تن‌پرور داخلی را برانداخته ملت ایرانرا از سلسلهٔ رقیت مشتی دزد و خیانتکار آزاد نمائیم.

مشیت کردگاری و خواست حضرت خداوندی این فرصت را برای ما تدارک دیده اینکه در تهران هستیم.

ما پایتخت را تسخیر نکرده‌ایم، زیرا نمیتوانستیم اسلحهٔ خود را در جائی بلند کنیم که شهریار مقدس و تاجدار ما (؟) حضور دارد.

فقط بتهران آمدیم که معنی حقیقی سرپرستی مملکت و مرکزیت حکومت بدان اطلاق گردد.

حکومتی که در فکر ایران باشد، حکومتی که فقط تماشاچی بدبختیها و فلاکت ملت خود واقع نگردد، حکومتی که تجلیل و تعظیم قشون را از اولین شرایط سعادت مملکت بشمار آورد، نیرو و راحتی قشونرا یگانه راه نجات مملکت بداند.

حکومتی که بیت‌المال مسلمین را وسیله شهوترانی مفتخواران تنبل و تن‌پروران بی‌حمیت (؟) قرار ندهد.

۱۰۷