برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۲).pdf/۵۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۴۴۱

موقوف کرده مراجعت فرمایند تا ضرر جانی و خسارت مالی به بندگان خدا نرسد بعد از آنکه این خواهش بعمل آمد امسال دولت انگریز لشکر فراوان بافغانستان فرستاده با همان بندگان خدا که پارسال واسطهٔ آنها بودند الان مشغول جنگ و خونریزی بوده میخواهند باسم شجاع‌الملک آن مملکت را تصرف نمایند.

جواب مطلب چهارم – حال قریب بدو سال است که مستر تاد از ایران بهندوستان رفته است. اگر واقعاً این شکایت قابل تقریر میشد البته مستر مکنیل با آنهمه بهانه‌جوئی این یکفقره را هم دفعه‌ای بامنای دولت علیه اظهار میکرد و دیگر اینکه شما خود مرقوم فرموده‌اید که مسیو سمنوف میخواست مستر تاد را از آنخانه مسلوب‌الاختیار سازد. همینکه نکرد و نتوانست بدیهی است که بعلت امنای دولت علیه بوده است. قطع نظر از اینها دو سال پیشتر یکنفر فرانسوی با یکنفر انگریزی اگر بالفرض مباحثه داشتند بامنای دولت ایران چه مدخلیت دارد که مکتوباً عذرخواهی نمایند. بندهٔ درگاه هر گاه این فقره را از لفظ جناب لرد پالمرستون نشنیده بودم هرگز باور نمیکردم که آن نوشته بحکم ایشان مرقوم شده باشد.

جواب مطلب پنجم – حاکم بندر بوشهر را امنای دولت علیه محض به خواهش امنای دولت بهیه از حکومت معزول کردند و بعد از آن او را فوراً برده مواجب و مقرری داده نگهداشتند. امنای دولت علیه در این مطلب از امنای دولت بهیه توقع عذرخواهی داشتند.

جواب مطلب ششم – اولا آمدن آدمیرال با کشتی جنگی بسواحل بندر پوشهر بعد از مقدمهٔ جزیرهٔ خارک و ایام دشمنی خلاف قاعده بود، هر گاه حاکم آنجا او را با گلولهٔ توپ میزد حق داشت و دیگر چنانکه سر هنری ولک و سر جان مکنیل استحضار کامل از قاعده و قانون آنولایت دارند و میدانند که همیشه ضابطه این است که هر کس میخواست از دریا به بندر بوشهر وارد شود باید از پیش روی کمرک بالا بیاید و سفرای دولت بهیهٔ انگریز چند نفری از هندوستان و همان راه بایران آمده‌اند شاید از آنراه عبور کرده باشند منجمله سر گور اوزلی و سر هار