برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۲).pdf/۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۴۳۷

در کابل و قندهار از فساد و اخلال اغفال نداشتند و همچنین مستر مکنیل بحکم دولت انگریز از قرار نوشتهٔ ممهور خود بدولت علیه اظهار کرده که اگر لشکر ایران از افغانستان مراجعت نکنند دولت انگریز ممانعت خواهد کرد. عهدشکنی از اینها بالاتر نمیشود و میتوان گفت که در یک فصل چندین بار عهدشکنی کردند.

چهارم – سه سال قبل بر این سه نفر از شاهزادگان مقصر و یاغی فرار کرده بدولت انگلیس آمدند. موافق عهد و شرط هم بایست آنها را از ورود و دخول ولایت انگلیس ممانعت کنند و در صورت انکار و عدم اطاعت همان ساعت آنها را گرفته به دولت ایران روانه نمایند. ممانعت نکردند و بایران نفرستادند سهل است که آنها را مکرر بحضور ملکهٔ انگلستان برده مهماندار و جا و مکان سزاوار تعیین و اخراجات ایام توقف را هم بقاعدهٔ درست کارسازی کرده در مراجعت مستمری برای آنها مقرر و مستر فریزر را تا اسلامبول همراه آنها فرستادند.

پنجم – شیخ نصر حاکم بندر بوشهر را امنای دولت علیه بخواهش وکلای دولت بهیه از حکومت آنجا معزول و مسلوب‌الاختیار کردند و دفعتاً او را ترغیب نموده الان نزد کارگزاران فرمانفرمای هندوستان متوقف بوده از دولت انگریز مواجب و مقرری دارد.

ششم – ایام دوستی و موافقت که ایلچی و صاحبمنصبان دولت انگریز در ایران مقیم و متوقف بودند بدون اخبار بوضع دوستی، کشتی جنگی فرستاده جزیرهٔ خارک را علی‌الغفله متصرف شدند. این حرکت نه تنها خلاف عهدی است که با یک دولت کردند بلکه مخالف ضابطهٔ جمیع ملت و مذهب و منافق قانون و قاعدهٔ دولت‌های کل عالم است.

هفتم – کاغذ اخلال و افساد نوشتن مستر مکنیل بعلماء و فضلای ممالک ایران! سر و کار سفرا و ایلچیان همیشه در همهٔ دولتها با وزراء و اعیان و سئوال و جواب آنها دائماً با امناء و اعیان است. کاغذ نوشتن ایلچی دولت انگریز بجناب فخرالاسلام آقا سید محمد باقر اصفهانی چه مناسبت دارد وانگهی مضمون آن مبنی بر اخلال و افساد امور دولتی و مملکتی باشد.