برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۲).pdf/۵۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۴۳۴

در هرات بقلعه‌داری اشتغال داشته هنگام محاصره با لشکر پادشاهی جنگ مینموده و مستر مکنیل هم در اردو و قلعهٔ هرات بقدر امکان مداخله و اخلال میکرد و افاغنه را بحمایت دولت انگلیس استمالت نموده پول از جانب دولت خود برای جنگ دولت ایران میداد و در باب بروسکی میفرمائید که معلم دولت روسیه بوده و حال آنکه او از اهل ولایت لهستان بوده، از دولت روسیه مخوف و فرار نموده بدولت علیه ایران آمد و مدت هشت سال قبل بر این در خراسان توسط سر جان مکنیل ایلچی دولت انگریز در رکاب حضرت ولیعهد نوکر شد. این مطلب باعث گله‌گذاری سفرای دولت روسیه از دولت علیه شد، بنده نمیتوانم بگویم سرکار ملازمان این نقره را نرسیده و نسنجیده میفرمایند، اگر پای انصاف بمیان آید با وصف اینکه میگویند بنای دولت انگریز همیشه بآزادی مربوط بوده دائماً طالب استراحت و آسایش بندگان خدا میباشند به اقتضای شیوهٔ آزادی و رویهٔ دوستی بایست در حال دولت بهیهٔ انگریز بقدر مقدور در تنبیه افاغنهٔ شریره بدولت علیه ایران امداد وافی و حمایت کافی نمایند و راضی نشوند که هر سال آنها از اهل و رعیت ایران جمعی را بقتل و غارت و بعضی را گرفتار و اسیر کرده در بازار خیوه و بخارا مثل گوسفند خرید و فروش نمایند و بندگان مادام‌العمر مقید و محبوس باشند. در اینصورت چگونه بغیرت شاهانه و همت ملوکانهٔ شاهنشاه عالم‌پناه روحیفداه با آنهمه قوه و قدرتی که دارند سزاوار است که در تنبیه مفسدین و استخلاص اسرای ایران زمین حوصله فرمایند و حال اینکه امنای دولت انگریز بسبب دو ساعت ماندن یکنفر قاصد در قراول آنهم از رعیت ایران اینهمه اظهار کدورت و نقار نسبت به دولت علیه و حمل بر اغوا و تحریک دولت دیگر مینمایند و دیگر نوشته بودند که چون مضمون نوشتجات جناب میرزا مسعود و میرزا علی و بندهٔ درگاه هیچیک به همدیگر مربوط نبوده و بلکه اختلاف کلی داشتند لهذا به هیچکدام اعتماد و اعتبار نمیتوان کرد.

جواب: اولاً رقعه‌ای که بندهٔ درگاه بجناب لرد پالمرستون در باب مطالب معلوم نوشته‌ام سواد آن مطابق اصل و بدون تفسیر و تبدیل در ضمن این کتابچه ثبت و اصل