برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۳۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۲۹

متوجه خطر ناپلئون شده‌اند که خیال داشت باتفاق پول اول امپراطور روسیه از راه ایران و با مساعدت قشونهای دولت شاهنشاهی بهندوستان برود.

حال درست و از روی تحقیق معلوم نیست که از طرف ناپلئون در حدود سنوات ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۲ نماینده مخصوصی بایران رسیده بود یا نه بطوریکه اشاره شد داود نام کشیش ارمنی و چند نفر از تجار فرانسه که در بغداد تجارت داشتند بین ناپلئون و فتحعلیشاه واسطه بودند و شاید مکاتباتی هم رد و بدل میشده.

در این باب در رساله مختصری موسوم به روابط ناپلئون و ایران که عباس میرزا آنرا از فرانسه بفارسی ترجمه نموده است چنین مینویسد: (صفحه ۳۷)

در اوایل سلطنت الکساندر پیش قراولان روسی متوالیاً بحدود ایران تجاوز و تخطی مینمودند تا بالاخره تخطیات و تعدیات فوق‌العاده آنها ایران را مجبور باعلان جنگ کرده و در سال ۱۲۱۸ هجری (۱۸۰۳ میلادی) حرب بوقوع پیوست. چون فتحعلی‌شاه به تنهائی در مقابل دولت روس نمیتوانست مقاومت بکند و اشکالات زیادی هم برای اتحاد ایران با انگلیس تولید میشد ناچار رسته پولتیک خود را بسوی فرانسه معطوف نمود خصوصاً این تمایل در موقعی بود که انعکاس فتوحات ناپلئون بایران رسیده بود.

در این مورد نصایح داود کشیش ارامنه هم این خیال پادشاه ایران را قوت داد و بتوسط مارشال برون سفیر فرانسه مقیم دربار عثمانی نامه بامپراطور فرانسه نوشت و دو نفر تاجر فرانسه هم که موسوم به باسکالول و روسو نماینده تجاری فرانسه در شهر بغداد بودند متواتراً بدولت فرانسه از اوضاع ایران راپرت میدادند و درخواست مینمودند که از طرف دولت فرانسه تجدید اتحاد دوستی بعمل آید و عقد مقاوله تجاری با دولت ایران بسته شود چه علاوه بر نظریات و منافع اقتصادی و تجارتی موقع پولیتیکی و موضع جغرافیائی نیز اقتضا داشت که فرانسه با ایران اتحاد بکند زیرا که مملکت ایران فیمابین روسیه و مستعمرات هند و انگلیس واقع شده است و همیشه یکی از تصورات عمده ناپلئون هم تصرف هندوستان بوده است. ناپلئون