برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۳۸۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۳۷۷

خوابیده را بیدار میکرد که اسباب گرفتاری دولت ایران فراهم شود.

محمد شاه هنوز از طهران حرکت نکرده بود که مستر مکنایل به الکساندر بورنس که در کابل بود در سوم مارس ۱۸۳۷ چنین مینویسد:

«من قلباً مایل هستم که شما با امیر دوست محمد خان بیک قرارداد صحیحی برسید و بهتر است دوست محمدخان به هرات و قندهار هر دو دست پیدا کند و آنها را به تصرف در آورد. با مختصر مساعدت از طرف ما به دوست محمد خان او میتواند قندهار و هرات هر دو را متصرف شود. هر گاه یک قرض پولی باو داده شود او را بانجام اینکار قادر خواهد نمود و ما باین وسیله خوب میتوانیم بر او مسلط شویم.[۱]

مستر مکنایل در این موقع وسایل مخصوصی داشت که قادر بود کاغذهای سیاسی دیگران را بدست آورده برای لرد پالمراستون وزیر امور خارجه انگلیس بفرستد؛ از آنجمله نوشتجات کنت سیمونیچ، وزیر مختار روس مقیم دربار ایران بود.»[۲]

در این موقع تمام حواس دولت انگلیس متوجه امور افغانستان بود و ایران را بکلی رها نموده بودند. اگر سی سال قبل نظر این بود که ایران دیوار محکم هندوستان باشد در این اوقات نظر این بود که افغانستان سد محکم دروازه‌های هند شناخته شود و نظری که داشتند اتحاد ملت افغان بود و تصور مینمودند با شخص دوست


  1. I sincerely wish if the Mir Dost Mohammed Khan and you come to a good understanding that he were in possession of both Gandahar and Harat, Dost MohammedKhan, with a little aid from us could be put in possession of both Gandahar and Harat.

    A loan of money would Possibly enable him to do this, and would given8 a great hold upon him. (Kaye vol. 1. P. 304)

  2. جان ویلیام کی (صفحه ۴۰۵)