برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۳۱۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۳۰۹

تشریفات خیلی مجلل برای ورود شاهزاده تهیه دیده بودند که شرح آنرا جزء بجزء میرزا مصطفی یادداشت نموده است.[۱]

میرزا مصطفی مینویسد:

«شب غراف سوخلین خواهش کرد که در باب تشریفاتی که برای ورود نواب شاهزاده از پطرز بورغ آورده بود گفتگو شود. صورت تشریفات را ارائه داد. بحثی که از جانب امیر نظام کرده شد یکی این بود که موافق تشریفات عهدنامه غراف نسلرود باید سبقت بملاقات نواب شاهزاده نماید. بعد از گفتگوی بسیار و عجز غراف سوخلین از استدلال و اظهار ارادهٔ امپراطوری، قرار بر این شد که از جانب غراف نسلرود در راه دعوتی بشود و نواب والا دعوت او را قبول فرمایند، یکی دیگر اینکه شاهزاده را در روز سلام در اطاقهای امپراطوری انتظار ندهند.

او جواب گفت یا باید شاهزاده انتظار امپراطور را بکشد یا امپراطور انتظار شاهزاده را چونکه اطاق مخصوص امپراطور از اطاق سلام مسافتی دارد. اما شما یقین بدانید که شاهزاده را انتظار زیادی نخواهد بود و انتظار اندک را میان جمع نخواهد کشید بلکه در اطاقی تشریف خواهند داشت با دو سه نفر از بزرگان درخانه.

دیگری اینکه امپراطور در روز سلام خود جواب عرض شاهزاده را بگویند. بعد از گذشتن این مقدمه خواهش کرد که صورت مکالمه که شاهزاده با امپراطور خواهد داشت، قلمی شود که قبل از وقت امپراطور مستحضر شده از آن قرار جواب بگوید. مقرب‌الحضرة الملیه میرزا مسعود باستصواب امیر نظام سپاه با احتشام، صورت مکالمات را نوشته تسلیم غراف سوخلین نموده و این است صورت آن مکالمات:

آسایش و خوشوقتی که در ایران قرار گرفته بود و اتحاد صادق که بواسطه صلح مابین اعلیحضرت شاهنشاه ایران ولی نعمت و جد مکرم من و اعلیحضرت امپراطودی حاصل شده بود، طالع ناخوش را برانگیخته کردند که همان طالع بسبب غلبه ضررآمیز خود گروهی خشمناک را بضلالت انداخت که در طهران باعث


  1. سفرنامه (صفحه ۸۷-۹۶)