ایران نهادند و این بندها درست ۹۰ سال تمام در دست و پای آنها باقی بود، تا طبیعت کاخ بلند مسببین آنرا واژگون نموده ایرانرا از چنگال بیرحم آنها نجات داد و ایرانی از این بندهای سیاسی آزاد گردید، در این جا باید مرهون پیش آمد و اتفاقات روزگار بود.
در میان ملل بیدار و باتجربه دنا که سوانح و اتفاقات گوناگون بر آنها گذشته است عادت بر این جاری است که مصائب و محن وارده بخود را بعناوین مختلف مکرر در مکرر در مقابل چشم ملت خود باز میدارند و بآنها خاطر نشان میکنند تا ملت از آنها پند گرفته از سود و زیان خود آگاه گردد. من نیز در اینجا سواد معاهدهٔ ترکمانچای و مضرات آن را ذیلا مینگارم، تا ملت ایران بدانند چه بر آنها گذشته است و چه میگذرد. اینک آن عهدنامه:
- اول – معاهده سیاسی ترکمانچای
- دوم – معاهده تجارتی ترکمانچای
- سوم – صورت مجلس در باب پذیرائی سفراء کبار و مأمورین سیاسی.
این است سواد معاهدهٔ سیاسی[۱]
عهدنامه صلح مابین ایران و روسیه در ترکمانچای بتاریخ ۲۲ فوریه ۱۸۲۸ مطابق پنجم شهر شعبان ۱۲۴۳
بنام خداوند متعال
چون اعلیحضرت شاهنشاه ایران و اعلیحضرت قوی شوکت معظم نامدار امپراطور و صاحب اختیار کل ممالک روسیه بالویه و از صمیم قلب مایل هستند که
- ↑ مواد این هر سه معاهده، از کتاب مجموعه معاهدات که در اوایل دوره مشروطیت ایران بطبع رسیده اقتباس شده است.