نمود و هستی آنها را از دست شان گرفت؛ ایران نیز یکی از آن ممالک بود، در اطراف آن ملل وحشی احاطه داشتند و جنگ و ستیز ایران نیز با همین ملل وحشی بود. اگر یکبار مغلوب یکی از آنها میشد چندین بار هم بر آنها غالب میامد و اکثر اوقات آنها را در تحت نفوذ خود داشت . فقط دولت عثمانی در قسمت غربی مملکت ایران بود که دم از رقابت میزد و قرنها با ملل اروپائی همسایه بود بدون اینکه خود چیزی از تمدن آنها اخذ کند و یا سهمی بایران بدهد. این بود که ایران از ترقیات علوم و فنون اروپا بکلی بیخبر بود، مخصوصاً در فنون نظامی که کوچکترین اطلاعی از آن نداشت.
مدتها بود که اروپا بفکر تجاوز بممالک غیر اروپائی افتاده بود و برای انجام این نیت اقدامات مینمود ولی این اقدامات چندان سریع نبود، بعلاوه در جلو راه آنها ممالک واراضی بسیار وسیع و طویل وجود داشت که دستاندازی بآنها مستلزم وقت زیادی بود تا نوبت به آسیای مرکزی برسد که مملکت ایران نیز جزء آنها محسوب میگردد، ولی چند عامل مؤثر در این بینها پیدا شد که بفکر مزبور قوت داد. مهمترین آنها بزرگ شدن روسیه، استیلای انگلیس بر هند و ظهور ناپلئون در فرانسه بود.
در حقیقت میتوان این سه عاهل قوی را محرک اصلی هجوم ملل اروپائی بممالک شرقی دانست، ولی ممالک آسیائی از هیچ یک از این پیش آمدها و تحولات خبردار نبودند و هیچ تصور نمینمودند که این سیل خطرناک اروپائی یک روزی آنها را غافلگیر نموده با تمام جلال و شکوه و جبروت ظاهری آنها، همه یکباره غرق خواهد نمود و بحیات سیاسی آنها خاتمه خواهد داد.
ایران نیز یکی از آن ملل غفلتزدهٔ شرقی و آسیائی بود که باین سیل بنیانکن دوچار شد و هیچ تصور نمینمود که باین زودی و سهولت گرفتار آن خواهد گردید.
معاهده ترکمان چای و معاهده تجارتی و صورت مجلس در باب تشریفات پذیرائی سفرا که در تاریخ شعبان ۱۲۴۳ هجری (۱۸۲۸ میلادی) در ترکمانچای بامضای نمایندگان دولت ایران رسید، بندهای سیاسی بود که بدست و پای اولیای امور