در این هنگام، دوک ولینگتون رئیسالوزراء انگلیس بود و همین شخص بود که معاهده سری را در اپریل سال ۱۸۲۶ با دولت روس بسته بود. در این موقع بهیچ وجه راضی نمیشد از تجاوزات روسها جلوگیری شود.[۱]
فهم این موضوع چندان اشکالی ندارد، این خود یکی از اصول مسلمه سیاست جهانگیری است که دولت ذیعلاقه قبلا وسایلی فراهم آورد که دشمنان آنها بدست دیگران ذلیل و ناتوان گردند و در آن حال ضعف و ناتوانی بسهولت بتوانند بر آن دشمن ذلیل غلبه کنند. دولت روس برای ضعیف نمودن ایران و عثمانی مخصوصاً برانگیخته شده بود.
جان ویلیام کی، در کتاب جنگهای افغانستان[۲] راجع باین موضوع در این تاریخ مینویسد:
«در این تاریخ سر جان ملکم شدیداً اعتراض نموده گفت ما نباید بگذاریم دولت روس ایران را ویران کند، ما با آن دولت معاهده داریم و همعهد میباشیم و حق داریم که در این میان مصلح باشیم.»
از وقل سر حارفورد جونس مینویسد:
«صلاح نیست دولت انگلیس ایران دست بسته تسلیم دربار سن پطرزبورغ کند.»
اما در مقابل تمام این اعتراضات و صلاحاندیشیهای عدهای از مردمان بصیر و مطلع باوضاع ممالک شرقی، مستر کانینگ وزیر امور خارجه دولت انگلیس
- ↑ ریشارد لودج که تاریخ اروپای جدید را نوشته است در صفحه ۶۵۶ تاریخ خود مینویسد:
«در این موقع ولینگتون رئیسالوزرای دولت انگلیس بود، این شخص بهیچ وجه حاضر نمیشد اقدام عملی نموده از تجاوزات دولت روس بایران جلوگیری کند.» - ↑ جلد اول از کتاب فوق (صفحه ۱۵۱)