دریافت دارد. پادشاه فرانسه برای اجرای این تقاضا حاضر نگردید، چونکه در آن تاریخ امپراطور فرانسه کسالت داشت.
وقتیکه این تقاضا طرف توجه واقع نگردید خواهش دیگر کرد که اجازه دهند سفیر فوقالعاده ایران در کنار یا در مقابل شاه بنشیند و اعتبارنامه خود را تسلیم کند، و اظهار نمود هرگاه این تقاضا نیز مورد قبول واقع نگردد برای سفیر ایران فوقالعاده خطرناک خواهد بود و ممکن است در مراجعت شهریار ایران نسبت باو غضبناک شده حکم کند سر او را از تن جدا نمایند.
از آنجائیکه دربار فرانسه بچنین امری راضی نبود و مایل نبود وسیله قطع حیات سفیر فوقالعاده ایران گردد، لذا یگانه طریقی که ممکن بود بوسیلهٔ آن از این بغرنج و گرفتاری خلاص شد چنین تشخیص داده شد که اساساً از این ملاقات صرفنظر شود.
میرزا ابوالحسنخان شیرازی ناچار شد بدون ارائه اعتبارنامه خود بامپراطور فرانسه عازم انگلستان گردد.
در لندن نیز تا اندازهای شبیه همان اشکالات برای سفیر فوقالعاده ایران پیش آمد، نایبالسلطنه انگلستان حاضر نشد در حال ایستاده مکتوب پادشاه ایران را قبول کند.[۱]
چارلز گرن ویل که منشی جرج چهارم و ویلیام چهارم پادشاه انگلستان بوده در یادداشتهای خود راجع بسفارت میرزا ابوالحسنخان شیرازی سفیر فوقالعاده ایران، در دوم جون ۱۸۱۹ چنین مینگارد:
«در این روزها اختلاف مختصری بین میرزا ابوالحسنخان شیرازی سفیر فوقالعاده ایران و دربار پادشاه انگلستان اتفاق افتاد که موضوع آن از این قرار است:— سفیر ایران تقاضا داشت که بر تمام سفرای دول مقیم دربار لندن مقدم باشد، این تقاضای سفیر در دربار لندن مورد قبول نیافت و این مسئله اسباب کدورت و
- ↑ کتاب یادداشتها و مطالعات چارلز گرنویل (Charles Gernville.) (جلد ۱۲ صفحه ۱۴۶)