برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۲۰۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۹۵

باز ایران اهمیتی پیدا کرد. سر گور اوزلی برای اینکه مجدداً از ایران تحبیب نموده باشد دکتر کامبل را بدربار ایران فرستاد و یک کاغذ هم بعباس میرزا نایب‌السلطنه نوشته در آن خیلی سعی بکار برد شاید خیال نایب‌السلطنه را راحت کند و کوشش نمود از وحشت حرکت مجدد ناپلئون بکاهد. در ضمن جداً تقاضا نمود نمایندگان فرانسه را بهیچ وجه بایران راه ندهد. سپس در چهاردهم ماه جون ۱۸۱۵ از امپراطور مرخصی گرفته عازم انگلستان گردید.[۱]

پیدا بود که پس از معاهده ایران و روس انگلیسها هم در مواد و شرایط عهدنامه‌ای که با ایران داشتند میخواستند تغییرات بدهند. البته خود سر گور اوزلی که عاقد عهدنامه ۱۴ مارس ۱۸۱۲ بود ممکن نبود این تغییرات را بخواهد، بلکه او ناچار بود از ایران خارج شود تا دیگری آمده تغییراتی که لازم بود بدهد. بنابراین سر گور اوزلی باتفاق موریر در اوایل ماه می ۱۸۱۴ از تهران خارج شدند و در ۱۸ ماه می به تبریز رسیدند؛ پس از یکهفته توقف با اعزاز و اکرام تمام از طرف کارگذاران دولت ایران عازم سرحد روس شدند.

موریر در سرحد ایران متوقف بود تا اعضاء سفارت که همراه سر گور اوزلی تا تفلیس رفته بودند مراجعت کردند و در ۲۱ جولای ۱۸۱۴ از سرحد بطرف تبریز حرکت نمودند. در راه خبر رسید که وزیر مختار جدید انگلستان وارد سرحد ایران میشود و در ۱۴ اوت ۱۸۱۴ مستر الیس[۲] وزیر مختار جدید وارد شد. در ابتدای ورود چون آب و هوای ایران بمزاج او سازگار نبود بیمار گردید و مجبور بودند چندی توقف کنند تا بهبودی حاصل کند همینکه حال مستر الیس بهتر شد بطرف تبریز حرکت کردند ولی عده بیماران در میان همراهان وزیر مختار جدید رو بازدیاد گذاشت. وقتیکه به تبریز رسیدند از سی نفر سوار هندی که جزء اسکورت وزیر مختار بودند فقط دو نفر سوار سلامت ماندند باقی همه ناخوش شده بودند در تبریز هم یکی از صاحب‌منصبان جوان انگلیسی در گذشت.


  1. یادداشت‌های سرگوراوزلی (صفحه(۲۱۵))
  2. Mr. Ellis