وزیر مختار انگلیس باین خیال بود که بین دولتین ایران و روس واسطه صلح شود. روسها یک صاحبمنصب ارشد فرستادند که قرارداد صلح را بدهد و قرار بر این شد نمایندگان طرفین برای مذاکره صلح در کنار رود ارس یکدیگر را ملاقات کنند.
در این ملاقات روسها حاضر نشدند ایالات قفقاز را پس بدهند، ایرانیها هم حاضر نشدند از ایالات قفقاز خود دست بردارند، بنابراین نمایندگان طرفین بدون اخذ نتیجه از هم جدا شدند.
چون در این موقع خبر صلح روس و انگلیس بسفیر انگلیس رسید و کاغذ فرماندهی کل قشون قفقاز هم خطاب بوزیر مختار انگلیس این خبر را تأیید کرد سفیر انگلیس بکلیه صاحبمنصبان انگلیسی که در اردوی عباسمیرزا بودند اطلاع داد، فقط در مقابل اصرار و التماس عباسمیرزا سفیر انگلستان راضی شد دو نفر صاحبمنصب و ۱۳ نفر سرجوخه در قشون عباسمیرزا باقی بماند. سایر صاحبمنصبان انگلیسی همگی حرکت نموده از اردوی عباسمیرزا خارج شدند و از این اقدام فرمانده کل قشون روس را هم مطلع نمودند.
قشون عباسمیرزا از محلی که بود حرکت نموده بمحل موسوم به اصلاندوز فرود آمده آنجا را اردوگاه خود قرار دادند. تازه ده روز بود که در این محل توقف نموده بودند که در ۳۱ ماه اکتبر ۱۸۱۲ روسها بآنها شبیخون زدند، قشون روس فقط عبارت از ۲۳۰۰ نفر نظامی با شش عراده توپ بود.
قشون ایران هیچ تصور نمینمود که چنین حادثهای رخ خواهد داد، ایرانیها وقتی از خواب بیدار شدند که روسها تا صد قدمی اردوی ایران جلو آمده بودند و تپهای را که مشرف باردو بود آنرا متصرف شده بودند. این جنگ معروف بجنگ اصلاندورز شد و ایرانیها شکست خورده بطرف تبریز عقب نشستند.»
مرحوم اعتمادالسلطنه راجع باین واقعه در ضمن وقایع سال ۱۲۲۷ هجری