برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۱۷۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۶۳

از طرف ایران نماینده معین گردید و قرار شد موریر با فرمانده کل قشون روس ملاقات نموده باتفاق نمایندهٔ روس برای مذاکره صلح بمیعادگاه مراجعت کنند و پس از آن با صندوقدار سفارت انگلیس که یک نفر ارمنی و از اهل تفلیس بود با ده نفر سواره توپخانه و چند نفر سوار مخصوص شاهزاده باردوی روسها بروند.

در چهارم اکتبر ۱۸۱۲ موریر با همراهان خود از آق‌تپه حرکت نمود. در اصلاندوز عدهٔ از همراهان ایرانی را گذاشته با صندوقدار ارمنی و یک نوکر انگلیسی و عدهٔ از سواران توپخانه و دو سه نفر ایرانی بطرف اردوی روسها حرکت نمودند. چون بکنار رود ارس رسیدند یک قایق در آنجا انتظار داشت که حضرات را بآن طرف رودخانه برساند و بهر زحمتی بود خودشان را بآنطرف رودخانه رسانیدند.

موریر گوید:

«پس از آنکه از رودخانه عبور نمودیم دیگر ما در خاک روس بودیم. این قسمت جزء ایالت قره‌باغ محسوب میشود و از حیث زمین و آب و هوا از بهترین نقاط دنیا بشمار میرود ولی نظر بجنگ‌های طولانی فعلا حالت ویرانه را دارد. هیچ سکنه در آن سرزمین زیبا دیده نمیشد و زمین‌های بآن خوبی بایر افتاده بود. همینکه روسها ما را از دور مشاهده نمودند که بطرف آنها میرویم یک عده سواره‌نظام قزاق فوری بطرف ما راه افتادند. همراهان ایرانی ما را وحشت گرفت. من آنها را دلداری دادم چونکه نمیدانستند متارکه جنگ چیست و تصور مینمودند الساعه مورد حمله روسها واقع خواهند شد. همینکه نزدیک شدند صاحب‌منصب آنها بطور دوستانه جلو آمده تعارف نمود و اظهار کرد که برای استقبال و راهنمائی آنها آمده است. باری ما باردوی روسها رسیدیم. یک اردوی مجلل و باشکوهی بنظر می‌آمد که در دامنه تپه‌ای سبز و خرم واقع شده بود. تپه مصنوعی بنظر میآمد و اظهار مینمودند از یادگارهای تیمور لنگ میباشد و معروف است برای اینکه آیندگان بدانند تیمور دارای چه اردوی باعظمتی بوده امر کرده بود هر سوار توبرهٔ اسب خود را با خاک پر کرده در اینجا بریزد و این تپه از آن زمان بوجود آمده است.