برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۱۵۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۴۴

بایطالیا اعزام شدند. ناپلئون در ۲ ماه اپریل ۱۸۰۸ خلع آنها را اعلان نمود و برادر خود ژوزف بناپارت را بسلطنت اسپانیول معرفی کرد.

این پیش‌آمدها در اذهان ملت اسپانیول اثرات بسیار بدی تولید نمود و تمام سکنهٔ مملکت اسپانیول فهمیدند که فرانسه قصد دارد استقلال ملی آنها را محو نماید و این فکر بسرعت برق در تمام مملکت اسپانیول منتشر گردید.

ببرادر پادشاه اسپانیول که از جانب فردیناند نیابت سلطنت را عهده‌دار بود از طرف فرانسه حکم شد که از مادرید مسافرت کند و از مملکت اسپانیول خارج گردد و روز حرکت او را دوم ماه می ۱۸۰۸ قرار داده بودند. در روز حرکت او مردم از مشاهده آن اوضاع سخت به هیجان آمده بنای شورش و انقلاب را نهادند.

در اندک مدتی تمام شهر مسلح شد و با قشون فرانسه شروع بجنگ نمودند. طولی نکشید که ۷۰۰ نفر سرباز فرانسوی بدست اهالی شهر مقتول گردیدند. این اولین روز شورش ملت اسپانیول علیه فرانسه و اولین روز گرفتاری ناپلئون در اروپا بود که بعدها هر قدر هم کوشش نمود نتوانست خود را از گرفتاریهائی که برای او در اسپانیول فراهم آمده بود خلاص نماید و خاک اسپانیول مدفن هزاران نفر از قشونهای رشید فرانسه گردید.

انگلیسها که در همه جا مترصد موقع بودند و در هر جای عالم بر ضد فرانسه عملیاتی مشاهده میکردند فوراً بدان کمک نموده آتش فتنه را دامن میزدند تا بنفع خود نتیجه بگیرند، در این موقع کشتیهای جنگی آنها که در اطراف و سواحل اسپانیول لنگر انداخته بودند از قضایا مطلع شده بدون اینکه از دولت لندن اجازه داشته باشند فوری بشورشیان مساعدتهای مادی و معنوی نموده آنها را در این عملیات که بر ضد سلطه فرانسه بود تشویق و ترغیب نمودند.

پادشاه انگلیس پیام مخصوص بپارلمانهای انگلستان فرستاد. لردها و وکلای ملت را متذکر شد که «ملت نجیب اسپانیول بر علیه ظلم و تعدی طاقت‌فرسای دولت فرانسه حقاً قیام نموده است. در این موقع یک چنین ملتی را که برای حفظ استقلال وطن و حیثیت ملی خود علیه تجاوزات فرانسه جانبازی میکند نمیتوان دشمن مملکت