برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۱۱۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۰۶

پرسید که این مملکت چگونه است؟... شما چگونه بآن مملکت مسافرت میکنید؟... آیا آن مملکت زیرزمین است؟... یا چه طور؟... بعد از وضع حکومت انگلستان سئوالات نمود و پیدا و آگاه است که پادشاه انگلستان بدون دخالت پارلمان انگلیس بانجام اموری مجاز نیست و اظهار تعجب نمود چگونه ممکن است برای اقتدارات پادشاه بتوان حدی قائل شد. بعد صحبت روی مناسبات ناپلئون پیش آمد که با ایران داشت. پادشاه ایران شکایت زیاد نمود و بعد باشاره سر، ما را مرخص کرد.

عصر همان روز بمنزل صدراعظم رفتیم. در این مجلس میرزا شفیع صدراعظم عهدنامه ایران و فرانسه را که در فین کن اشتاین در سال ۱۸۰۷ بسته شده بود بما ارائه داد. این عهدنامه در روز کاغذ بسیار مرغوب با خط بسیار عالی نوشته شده بود و آن را در یک جاد مخمل سیاه‌رنگ جا داده بودند و در هر گوشه آن با یک استادی ماهرانه‌ای نقش عقاب با بالهای باز نقاشی شده بود و حرف نون را که اول اسم ناپلئون باشد در وسط جلد با یک تاج گل زردوزی نموده بودند مهر بزرگ بر آن خورده بوده بطوریکه مهر از آن آویزان بود و آنرا در یک جعبه ساده طلایی جای داده بودند. بعلاوه این عهدنامه را تالیران[۱] و ماره[۲] هر دو امضاء نموده بودند و میرزا رضا سفیر و نماینده مختار ایران نیز مهر و امضاء کرده بود.[۳]

  1. Talleyrand. Prince de Bénévent
  2. Marer
  3. اینک مجدداً فرصتی بدست آمد تا بار دیگر راجع به ناپلئون وارد بحث شویم و علل و اسبابی را که موجب از بین رفتن و در هم شکستن قدرت فوق‌العاده او گردید جستجو نمائیم.

    اوضاع قاره اروپا را در آن موقع بایستی اجمالاً از نظر بگذرانیم و ببینیم اثرات آن در آسیا و مخصوصاً در ایران چه بوده است و سیاست دولت انگلیس نسبت به ایران چگونه تغییر لون داده و این بار چگونه در دربار فتحلی‌شاه نفوذ پیدا کرده‌اند.