برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۱۰۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۹۸

وارد اطاق شدیم. میرزا شفیع صدراعظم نامه را از دست سفیر گرفته خدمت پادشاه گذاشت. بعد مجموعه هدایا را از من گرفته پهلوی نامه نهاد و ایلچی بزبان انگلیسی نطق نمود. جعفر علی‌خان مأمور انگلیس در شیراز که سمت مترجمی داشت آنرا بفارسی ترجمه کرده پادشاه ایران اذن جلوس بسفیر انگلیس داد و روی صندلی که برابر او حاضر کرده بودند نشست و این اول مرتبه بود که سفیر دولت خارج در حضور پادشاه ایران جلوس نمود. ایلچی در وسط نشسته من در دست راست او ایستاده و جعفر علیخان در سمت چپ. بالادست من میرزا شفیع صدراعظم، پهلوی میرزا شفیع حاجی میرزا محمد حسین‌خان امین‌الدوله. پهلوی او میرزا رضاقلی بعد ایشیک آقاسی باشی و سایر اتباع سفارت پشت سر ما ایستاده بودند. بعد از انقضای سلام بهمان ترتیب که وارد شده بودیم مرخص و خارج گشتیم. در این روز پادشاه ایران روی تخت معروف بتخت طاوس جلوس کرده بود و چون ایام عاشورا بود بجهة تعزیه‌داری لباس پادشاه عبارت از یک کاتبی تیره‌رنگ مفتول دوز بطانه خز بود و تاجی مخروطی بر سر داشت و پذیرائی ما در تالار معروف به طنبی بود. در ماه فوریه ۱۸۰۹». «مطالب کتاب مرآت‌البلدان راجع باینموضوع در اینجا ختم میشود.»

موریر گوید[۱] وقتیکه سه بار تعظیم کردیم تقریباً بحضور شاه نزدیک شدیم. رئیس تشریفات با صدای بلند گفت شهریارا، قبله عالم، سر حارفورد جونس سفیر پادشاه انگلستان، برادر اعلیحضرت شهریاری، که حامل نامه و هدایای پادشاه انگلستان است، استدعای تشرف به خاکپای مبارک را دارد. پادشاه ایران از درون اطاق با صدای بلند گفت: – «خوش آمدید». در این هنگام ما کفشهای خود را بیرون آورده بحضور شاه رفتیم. وقتیکه ما وارد اطاق شدیم سفیر ما رفت بطرف تخت پادشاه که نامه را گرفت و برد در جلو پادشاه بر زمین گذاشت بعد مراجعت نمود و سینی هدایا را از دست من گرفت و برد پهلوی نامه پیش شاه گذاشت. پس از آن سفیر

  1. A Journey Through Persia, Armenia and Asia Minor, (1808-1809) by James Morier, London. 1812. (P 189)