تاریخی و اشعار و یک قسمت آن انتقاد از مذهب بهائی است. زیرا بشرحیکه بعداً در شرح حال آقای آیتی ملاحظه خواهید فرمود نامبرده ابتدا از مبلغ بن سر سخت بهائی بوده و بعد از این ملک باز گشته و کتب و مقالای علیه آنها نوشته است. من جمله در دورههای نمکدان مقالات زیادی علیه بهائیگری نوشته است. محل اداره نمکدان: طهران قلمستان. وجه اشتراک آن در ایران یکساله ۳۰ ریال. ششماهه ۱۵ ریال. خارجه نیم پوند. ذیلا شرح حال آقای آیتی که بقلم خودایشان برای درج در تاریخ جراید و مجلات ایران تهیه شده، نقل میگردد:
عبدالحسین آیتی - نامش عبدالحسین نام پدرش محمد (مشهور بحاجی آخوند) سب آیتی از طرف پدر بحاج ملا محمد بزرگ میرسد که: افاضل و اعاظم علمای عصر بوده مضجعش در قصبه تفت مرجع مسلمین است و تاریخ وفاتش این است که از قریحه حبیب مسگر مر لوحه تبرش منقور است. (فرد) برکشید (آه) از پی تاریخ و گفت آندم حبیب قدوه ارباب دین شد رونق افزای جنان - ١٢۴٣ و ز طرف مادر منسوب است بتقطب الاولیاء سلطان ابراهیم ادهم تولد آیتی در سال ۱۲۸۸ هجری قمری در تفت یزد واقع شده که قصبهایست خوش هواه در سی کیلو متری شهرستان یزد. آیتی تحصیلات مقدماتی را در مکاتب قدیم انجام داده از پدر و برادر خویش تا اندازه از علوم متداوله زمان خود کسب نموده در اوان جوانی واجد طبع و قریحه انشاء و انشاد بوده نخستین غزلی که در سن ۱۲ سالگی در (۱۳۰۰ه) انشاد کرده مصدر باین مطلع است (فرد) پدرم داد بنورور مرا جامه نو - بردم و بهر میکهنه نهادم بگرو. و دومین شعر او که ضبط شده ماده تاریخی است که در حادثه سیل خیز تفت انشاد کرده رحمت یزدان ما زحمت انسان شده - بارش ریزان او آتش سوزان شده... از پی تاریخ آن رفت (یکی) چون برون - گفت به (غرقاب) تفت یکسره ویران شده (۱۳۰۲) و در آنوقت من آیتی ١۴ بوده مجملا آینی در سن ۱۵ سال ۱۳۰۳ هـ از تفت بشهرستان یزد انتقال و در مدرسه خان بزرک اقامت نموده دوره صرف و نحو و منطق ومعانی و بیان را بپایان رسانیده در سال ۱۳۰۵ بعنبات سفر نمود چون وارد تحصیل مقه واصول شد پدرش در تفت در سال ۱۳۰۶ و در گذشت و او بوطن برگشت و در سال ۱۳۱۱ هـ که سن او به بیست و سه رسیده بود بر مسند پدر نشسته با مامت دو مسجد وحل و عقد امور مسلمین و عقد و ایقاعات شرعیه پرداخته پس از نه سال موجباتی دست بدست هم داده ویرا از تنت بطهران فرستاد و از طهران بجهان گردی پرداخته متجاوز از هیجده سال در جهانگردی بود و گذشته از میهن خودش (ایران) که بکرات بهر شهری سفر نموده تمام خاک عثمانی قدیم و ترکیه جدید وهمة شامات و سوریه و فلسطین و بیشتر از شهرهای مصر را از قاهره تا طنطا و دمبوط مفصلاً سیر وسیاحت نموده سفری بار و پا رفته بیشتر از شهرهای انگلستان و فرانسه را دیده باسلامبول رفته از آنجا پور سعید و بار سوم بفلسطین وارد شده از راه بین النهرین بایران باز گشته در طهران فرو نشست و از جمله در طی مسافرتهای خود دو مرتبه با عبدالبهاء عباس (رئیس دوم بهائی) معاشر نهای ممند داشته یکفر یک ماه و
-۳۱۰-