برگه:ایران شاه، تاریخچهٔ مهاجرت زرتشتیان به هندوستان.pdf/۳۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده‌است.

عرب آمد و نام ما ننگ شد در آغوش تو جای ما تنگ شد وطن مادر پاک و فرخنده پی بهارت گذشت و رسیداست دی کنون روزگار جدائی رسید به بستان تو باد زم در وزید خدا را تو ای کشتی تیز پر گذر کن از این آب آهسته تر خدارا بما رحمی ای بادبان مكن مان چنین دور از آشیان هم ایدون بما زار و شوریده بخت گرفتن ز وی دیده سخت است سخت خدا را تو ای موج با ما بساز تو ای باد آوارگان را نواز چرا آب دریا خروشد همی چو خون شهنشاه جو شد همی تو ای آب این شور و آواز چیست ز چه کینه جوئی و خشمت ز کیست اهورا تو ای کردگار سترگ فرستنده زرتهشت بزرگ جز از تو نداریم کس دادرس ترا یاور خویش خوانیم و بس در این ورطه مارا تو غمخوار باش ز‌آسیب دریا نگهدار باش هرآنکس که ما را چنین خوار کرد بدرد جدائی گرفتار کرد مبیناد روز خوش اندر جهان هماره بدرد گران توامان تو ای آب و ای باد و ای كوه و خاک ز ما گوی بدرود بر مام پاک بگو نام نیک تو پاینده باد دل ما ز مهر تو تابنده باد مرنج ار ز تو روی برتافتیم سوی کشور هند بشتافتیم سپاس و درود تو داریم پاس ترا نیک خواهیم و!!! هرده شناس بیاد تو یک شعله روشن کنیم بنام تو یک گوشه گلشن کنیم زبان و روان و دل و خون و دین ز تو خواندا !!! پور ایران زمین پور داود

کوه سر قله کوه - آبخوست و یا آبخست جزیره مغستان جزیره هرمز - کولاک طوفان - آبخیز موج غژمان خشمگین - پژمان افسرده - میغ ابر - نیا جد جمع آن لیا كان اجداد - پیکار جنگ رستم پسر فرخ اورمزد سپهبد ایران در قادسیه کشته شد هرمزان سپهبد ایران پس از شکست شوشتر اسیر عربها شد او را بمکه برده و در آنجا کشتند نبیره دهل طبل - بهمنجنه عید بزرگی است در بهمن ماه برزین اسم یکی از آتشهای مقدس است زم سرما و زمستان - سترگ بزرگ