برگه:اکونومی پلتیک.pdf/۱۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
(۱۸)
 

با منفعت است مثل کار معلّم و مخترع و پلیس و امثال آن میباشد و کاریکه مستقیماً بامنفعت است از قبیل کشتی‌سازی و کفش‌دوزی و کار سایر کسبه‌ایست که عمل یدی آنها مورث فوایدیست که در اشیا ثابت و متمکّن میباشد و کار بیمنفعت آنست که نه مستقیماً و نه غیرمستقیم بر مکنت مردم نمیافزاید مثل کار نقّال و آوازه خوان و مقلّد

کار وزیر هم اغلب بیمنفعت است اگرچه در بعضی مواقع غیرمستقیم بمکنت منفعتی میرساند مثلاً نسخ قانون گمرک گزاف از گندم خارجه گرفتن و قبول تجارت آزاد سبب ترقّی زیاد مکنت مملکت ما شده ولی باید ملتفت شد که وزیر رفع غلط‌کاری وزرای سابق را کرده و تجارت را از قیدهای ناشایستهٔ که بدان مقیّد نموده بودند آزاد ساخته یعنی خطای آنها را در تدبیر ظاهر کرده و غالباً وقتیکه بنظر میآید کار وزرا باعلی درجه مفید است یعنی غیرمستقیم از همین بابت است و نادر اتّفاق میافتد که کار وزیر چنانکه گفتیم غیرمستقیم مفید افتد مگر آنوقت که متضمن سلامت مردم و حفظ مایملک آنها باشد

بعضی اوقات کارهای مفید مبدّل بکارهای بیفایده میشود مثلاً کانالها یعنی نهرهای مصنوغی بسیار میکندند که راه حمل و نقل اجناس و امتعه و مسافرتها را نزدیک و آسان نمایند هنوز آن نهرها تمام نشده بود که راه‌آهن چهره نمود و ظاهر ساخت که کالسکهٔ بخاری جایگیر سفاین و اصناف قایقهاست و آنهمه کانال ناتمام ماند و لغو شد گاه هم کارهای بیفایده از اتّفاق مفید و بامنفعت میگردد مثل زحمات کیمیاگرها