شرح حال این یگانهمرد انگلیسی که از لحاظ غمخواری و همدردی با ملل کهن سال بویژه ایران، از حد اعتدال بیرون بوده، از حوصله و گنجایش این سرآغاز و توان قلم من نیز خارج است.
جویندگان را سزد که بمقدمه ترجمه کتابهای او و مجله ایرانشهر[۱] یا بمجله تعلیم و تربیت و روزگار نو[۲] مراجعه فرمایند.
در اینجا بس کرده، بانگیزه تألیف همین کتاب (انقلاب ایران) میپردازم. چنان که خودش نیز در دیباچه اشاره میکند:-
«موضوع انقلاب مشروطیت از سال ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۲ میلادی، مجرای فکر پروفسور را از محیط ادبیات بصحنه سیاسی تغییر داده - در تمامی این دوره با قلم - قدم، سخنرانی و دارائی خود، در پیش بردن منظور آزادیخواهان و میهنپرستان ایران میکوشید».
آری براون، برای کشوریکه ادبیات کهنسالش با فکر بدیع و تعبیری لطیف احساسات مردمش را بیدار، و افکارشانرا ورزش داده، پرچم فضیلت را بر سر جهانیان باهتزاز میآورد، و ما را بسوی نور و روشنائی رهنمون بود - ایرانی که با آن قدمت تاریخی و شکوه باستانی حق داشت، در میان ملل جهان با سرافرازی و افتخاریکه شاینده آن بود در آرامش و آشتی زیست نموده، راه ترقی خود را بپیماید. و اکنون با حالتی نژند و آشفتهاش میدید، که قوای جهانگیرانه و اراده ناجوانمردانه همسایگانش پیدرپی تیشه بریشه استقلال آن میزنند، میسرش نبود که بر سر آتش نجوشد. کوششهای او، در راه پشتیبانی از حیثیت و شئون ایران، مانند خدمات، «بایرن» برای یونان ، «گلادستون» برای بلغارستان، و «ویلفرد بلنت» برای مصر و دنیای عرب بشمار میآید، دولت تزاری روس، مشروطیت ایران و آزادی آنرا از بند استبداد، منافی مطامع خود در آنکشور و سیاست حکومت خود در سرزمین روسیه میدانست. هیئت حاکمه وقت انگلستان (چنانکه در متن و حواشی کتاب بمورد خود ملاحظه خواهد شد) پس از تمایلات نخستین در پیشرفت مشروطیت، همینکه پیمان ۱۹۰۷ بسته شد، روش و سیاستی را در پیش گرفته بود که بیشتر بر پایه سکوت و چشمپوشی از بدرفتاری و اشکالتراشی روسها بوده. و تا اندازهای با نیات مخالفین مشروطیت همداستان گشت. براون یگانهمرد انگلیسی بیرقدار آزادی ایران، با همه نیروی خود، از گفتن و نوشتن مقالات در نکوهش بیدادگری حکومت تزاری روس و سرزنش از رفتار ناهنجار حکومت و سیاستمداران انگلیس؛ خودداری نمیکرد. آوارگان
- ↑ در مجله ایرانشهر سال چهارم، چهار مقاله در چهار شماره از شرح حال پروفسور براون بقلم شادروان، استاد بزرگوار، میرزامحمدخان علامه قزوینی نگاشته شده.
- ↑ در جلد اول شماره ۲ مجله روز گار نو که از بهترین مجلات و ارمغان دوره جنگ ۱۹۳۹-۴۴ بشمار است، شرح مال استاد بخامه پروفسور الیس. اچ - مینز و قلم توانای دانشمندانه آقای مجتبی مینوی نگارش یافته است.