با سقوط عروتالوثقی سیدجمالالدین پاریس را بعزم مسکو و سنت پترزبورغ ترک گفته و در آنجا با خوشآمدی هرچه تمامتر پذیرفته شد - و چهار سال در آندیار بماند[۱] در این مدت او خدمت بزرگی برعایای مسلمان روسیه از بدست آوردن پروانه چاپ قرآن و کتب دیگر مذهبی نموده است.
هنگامی که سید هنوز در پایتخت روسیه میزیست - ناصرالدینشاه بآنجا رفته بود ابراز اشتیاق بدیدار او کرد ولی او بمصاحبت همایونی اعتنا ننمود - هرچند پس از اندک مدتی ملاقاتی بین آنها در مونیخ دست داد - شاه تاکید فرمود که سید با او بایران برگردد - و باو تکلیف کرد که صدراعظم خویشش خواهد ساخت ولی او بعنوان اینکه میخواهد پاریس برای دیدن نمایشگاه برود اول امتناع نمود - تا بالاخره روی اصرار شاه ناگزیر گردید و در قبال تذکرات دوستش شیخ عبدالقادر که باو گفت چگونه او میتواند تو را دعوت و بتعهد خود وفا نماید در حالی که می بیند شما بیپرده در تقویت مذهب تسنن سعی مینمائید - پاسخ سید این بود « فقط برای تفریح از بیخردی و حماقت اوست».
با وجود بر این با شاه همراه و بایران رفت و در آنجا مدتی بماند - هرچند پس از چندی متوجه تغییر نامطلوبی در رفتار شاه شده و خواهان اجازه برگشتن باروپا گردید و این درخواست بصورت ناجوانمردانهای رد شد. از آنوقت سید در آستانه شاه عبدالعظیم بست نشست[۲] و در آنجا هفت ماه بماند - دیگر طرفیت او بشاه آشکار گردید - با سخنرانی
- ↑ از قرار معلوم او دو بار روسیه را دیدار کرده است - یکبار در سال ۱۸۸۵ پس از عدم کامیابی از حصول تفاهم قناعت بخش با اولیاء حکومت انگلیس و بار دیگر در سال ۱۸۸۹ پس از ملاقاتش با ناصرالدینشاه در مونیخ که امینالسلطان او را بماموریت محرمانهای به وزارت خارجه روسیه اعزام داشت - موافق شرح بیوگرافی مندرج در صفحه ۶۲ مشاهیرالشرق (جرجی زیدان) سید برای نخستین بار بنا بدعوت تلگرافی ناصرالدینشاه در اوایل سال ۱۸۸۶ بایران رفته بود بوزارت جنک منصوب و در اصفهان ظلالسلطان را ملاقات و بالاخره با حصول اجازه بعنوان تغیر آب و هوا بروسیه برگشته است. سفر دوم او بایران در سال ۱۸۸۹ بوده که منجر به دومین تبعیدش (در ۱۸۹۰) شده است.
- ↑ نقل از کتاب شرح حال سیدجمالالدین اسدآبادی بقلم سید لطفالله اسدآبادی همشیرهزاده سید - از بنگاه مطبوعات دین و دانش تبریز صفحه ۱۴۵. توضیح مؤلف: از این مکتوبی که درج می کنم بطوریکه اطلاع داریم دو نسخه بیشتر موجود نیست که اصل آن نزد آقای معتضدالملک (نواده مرحوم قوامالدوله) است - اصل نامه