برگه:انقلاب ایران.pdf/۴۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
انقلاب ایران

و سید دوباره راه هند پیش گرفت و در حیدرآباد دکن مامن یافته در آنجا رساله رد مادیون سابق‌الذکر خود را در ۱۲۹۸ هجری قمری -۱۸۸۱ بچاپ رسانید.

در سال ۱۸۸۲ نهضت مصر جوان که مظهر اراده سیدجمال‌الدین شناخته میشد و جلوگیری از تبذیر و خودسری خدیو و مخالفت به مداخله و نفوذ بیگانه را در امور مصر هدف اساسی قرار داده بود - منجر بشورش عربی پاشا - بمباران اسکندریه - جنگ تل‌الکبیر و اشغال مصر از طرف بریتانی گردید - پیش از ظهور کشمکش مصر، حکومت هند سیدجمال‌الدین را از حیدرآباد به کلکته احضار و تا پایان زد و خورد و شکست ملیون مصر در بازداشت بسر برده سپس رخصت بافت هند را ترک گوید - او نخست بلندن رفته چند روز توقف و بعد بپاریس رفته سه سال در آنجا بماند.

در توقف پاریس بدوست ارادتمندش شیخ محمد عبده مفتی سابق مصر که بواسطه شرکت در قیام ملیون مصر در ۱۸۸۲ آواره از وطن شده بود درپیوست - و این دو به ایجاد روزنامه‌ای هفتگی بنام عروة‌الوثقی بزبان عربی بمنظور سیاسی ولی در معنی به ضدیت با انگلیس اقدام نمودند - از این روزنامه که بفرانسه نیز لقب رشته ناگیختنی (حبل‌المتین)[۱] داشت و در شماره ۶ خیابان مارتل نگارش مییافت من فقط شماره ۱۷ مورخ ۲۵ سپتامبر ۱۸۸۴ آنرا دارم.

چنین برمیآید که آنروزنامه در ماه مه آنسال شروع بانتشار نموده باشد - چه آخرین شماره آن ۱۸ بوده است. حکومت انگلستان از حملات آتشین و توسعه نفوذش در هند بوحشت اندر شده ورودش را بهند غدغن کرده و محتمل است که با بکار بردن وسایل دیگر ببقای آن خاتمه داده باشد - سیدجمال‌الدین در مدت توقف خود در پاریس - زبان

فرانسه را تا اندازه‌ای فرا گرفته و نظریات خود را در جراید اروپائی انتشار میداد و با رنان[۲] مباحثه فلسفی روی علوم اسلامی داشته است. در مطبوعات انگلیس - روسیه ترکیه و مصر - مقالات سیاسی اور منعکس و بزعم رجال سیاسی انگلیسی او بک شخصیت قابل توجه و همچنین ترسناک تلقی میگردید - با این وصف - او در این دوره (۳ساله) در سال ۱۸۸۵ بلندن آمده و با مستر راندلف چرچیل[۳] سر دروموندولف[۴] و بنظر من سالیس بوری[۵] که میخواست نظریات او را درباره مهدی که در سودان بدعوی برخاسته بداند مصاحبه کرده است - بطوریکه از روایت مستر ویلفرید بلنت[۶] برمیآید این دیدارها از لحاظ امکان موجباتی برای کنار آمدن با او بوده است.

  1. le Lien Indissoluble
  2. Renan
  3. Randolf Churchill
  4. Sir Drummond Wolff
  5. Salisbury
  6. Wilfrid Blunt