اوحدی مراغهای (منطق العشاق یا ده نامه)/چو بشنید این حدیث از هوش رفته
چو بشنید این حدیث از هوش رفته | بیفتاد این سخن در گوش رفته | |||||
دلش با آن گران پاسخ دژم بود | هنوز اندر وفا ثابت قدم بود | |||||
همی دانست کان خواری به دل نیست | ز معشوقان دل آزاری به دل نیست |
چو بشنید این حدیث از هوش رفته | بیفتاد این سخن در گوش رفته | |||||
دلش با آن گران پاسخ دژم بود | هنوز اندر وفا ثابت قدم بود | |||||
همی دانست کان خواری به دل نیست | ز معشوقان دل آزاری به دل نیست |