انوری (مقطعات)/ای زتو بنهاده کلاه منی
ظاهر
ای زتو بنهاده کلاه منی | هر که نیاید کلهش از دو برد | |||||
نام تو اوراق سعادت نبشت | جاه تو الواح نحوست سترد | |||||
ازخلفات ذات دویم چون برفت | نام مبارک پدرت را سپرد | |||||
جز تو کرا در صف عرض جهان | عارض تقدیر جهانی شمرد | |||||
باد صبای کرمت چون بجست | آتش آز بنیآدم بمرد | |||||
قدر فلک باتو چه گر سخت باخت | نرد تقدم نتواتنست برد | |||||
رو که دراین عهد ز می تلختر | صاف تویی باقی خم جمله درد | |||||
در شکم خاک کسی نیست کو | پشت زمین چون تو به واجب سپرد | |||||
بار بزرگیت زمین کی کشد | کیک و عماری نه محالیست خرد | |||||
ای که ز تو آز شود پایمال | وی که ز تو حرص برد دستبرد | |||||
من که ره از حادثه گم کردهام | پی سپری میشوم اکنون چو کرد | |||||
عزم بر آنست که عهدی رود | پای بر آن عهد بخواهم فشرد | |||||
خرقه بپوشم به همین قافیت | قافیت اول یعنی که برد |