| | | | | | |
|
کوس شه خالی و بانک غلغلش درد سر است |
|
هر که قانع شد به خشک و ترشهی بحر وبر است |
|
|
تا ز هر بادی به جنبی ، پا به دامن کش چو کوه |
|
کادمی مشتی غبار و عمر باد صرصر است |
|
|
شکرگو ، ار فقر نفست را کشد ، زیرا خلیل |
|
چون تبر برداشت منت بر بتان آذر است |
|
|
دولت آن نبود که سلطان را پرستی چون سگان |
|
خدمت درویش کن کاین مایه فراذ فرتر است |
|
|
مرد بینا در گلیم و پادشاه عالم است |
|
تیغ خفته در نیام و پاسبان کشور است |
|
|
پیر ار از نامردای رگ چو پیدا شد ز پوست |
|
بهر تعلیم مریدان، راستی را مسطر است |
|
|
هست بینایی بشر آنجا که عین عزت است |
|
هست مرغابی ملک جایی که به حر اخضر است |
|
|
فرهمت سالکان را ، راه عرش و کرسی است |
|
پر بلبل ، نردبان شاخ سرو صرصر است |
|
|
جعفر آن باشد که طیار ازفلک بیرون پرد |
|
نی کسی کاو بال را طیار سازد جعفر است |
|
|
نفس خاک تست هر گه نور بر تو تافتست |
|
سایه زیر پابود هر گه که برتارک خور است |
|
|
در تصوف ، رسم جستن، خنده کردن بر خود است |
|
در تیمم مسح کردن خاک کردن برسر است |
|
|
دل زسوداهای گوناگون بشوی و جمع باش |
|
زانکه اوراق سفید ایمن ز بیم ابتر است |
|
|
کار بیداران نباشد خوابگاه آراستن |
|
همت درویش خواب آلوده جایی لنگر است |
|
|
رخش همت را فگن بر گستوان از دلق فقر |
|
نقش محراب بکن کاینجا جهاد اکبر است |
|
|
خستن نفس گزندهی مذهب صاحب دلت |
|
کشتن مار گزندهی قوت افسون گر است |
|
|
از جراحت زنده گردد دل که فاسد شد چو خون |
|
ورد «الشافی هوالله» بر زبان نشتر است |
|
|
کاراین جا کن که تشویش است در محشر بسی |
|
آب از این جا بر، که در دریا، بسی شور و شر است |
|
|
احتراق مفلسی مصباح راه ظلمت است |
|
ذوالفقار حیدری مفتاح به آب خیبر است |
|
|
هر که پا بسته به زر باشد به زنجیرست اسیر |
|
بیش از این نبود که او بسته به زنجیر زر است |
|
|
رسم مردم نیست خود بینی ببین مردم به چشم |
|
عین بینایی و در خود ننگرد، زان سرور است |
|
|
چشم حاصل کن که آنگه مینماید بیحجاب |
|
آنچه پنهان در پس این شیشهی صافی در است |
|
|
هر که خواند علم شرع آنهم نه از بهر خداست |
|
از پی تعظیم میرد اعتقاد داور است |
|
|
هر کرا خاموش بینی ، پند میگوید بگیر |
|
کالت دشنام گفتن جا هلان را منبر است |
|
|
معنی خسرو موثر ناید اندر مردگان |
|
هیچگه دیدی که مستی در سبو و ساغر است |
|
|
یاربم تو فیق ده کارم به جانا وقت مرگ |
|
آنچه فرمان خدا و سنت پیغمبر است |
|