امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست

از ویکی‌نبشته
امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات) از امیر خسرو دهلوی
(هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست)
  هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست من همانجا که دل گمشده‌ی من آنجاست  
  هر شب ای غم چه رسی در طلب دل اینجا آخر آن سوخته‌ی سوخته خرمن آنجاست  
  گفتی ای دوست که بگریز و ببر جان زین کوی چون گریزم که گروگان دل دشمن آنجاست  
  دل ندارم غم جانان زچه بتوانم خورد پیش از ین گرچه غمی بود دلی هم بودست