امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/ناز کم کن که نکویی به کسی دیر نماند
ناز کم کن که نکویی به کسی دیر نماند | زشت باشد که نکویی برود ناز بماند | |||||
برلبش بود اعتماد من مگر جان بخشد او | آن که روحالله گمان بردیم آن قصاب بود |
ناز کم کن که نکویی به کسی دیر نماند | زشت باشد که نکویی برود ناز بماند | |||||
برلبش بود اعتماد من مگر جان بخشد او | آن که روحالله گمان بردیم آن قصاب بود |