امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/تنگ نبات چون بود؟ لب بگشا که همچنین
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
تنگ نبات چون بود؟ لب بگشا که همچنینآب و حیات چون بود؟ خیز وبیا که همچنین هر که بگویدت که تو دل به چه شکل میبری ؟از سر کوی ناگهان مست به سرا که همچنین هر که بگویدت که جان چون بود اندرون تن ؟یک نفسی بیا نشین در بر ما که همچنین هر که بگویدت که گل خنده چگونه میزند ؟غنچهی شکرین خودبازگشا که همچنین هر که دید آن صفحه رخسار خواند الحمد و گفتالله الله آیتی از رحمت یزدانست این با چنین شبها که من دارم چه باشد وه که گریادت آید روزی ازشبهای تنها ماندگان گر لب چون انگبینت را به دندان بر کنمخون ازو بیرون نیاید انگبین آید برون گرخیالت برد جانم برزبان نارم از انکمنت کم همتان بر میهمان آید گران مردمی جستن زهر نامردمی نامردمی استچون ز مردم در همه عالم نمییابم نشان