امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/بس که خوشدل با غم شبهای در خویش را
بس که خوشدل با غم شبهای در خویش را | دوست میدارم چو طفل کور دل آدینه را | |||||
تا نظر سوی دو چشم تست یاران ترا | کی بود بیکاری آن مردم شکاران ترا | |||||
ای طبیب از ما گذر درمان درد مام جوی | تاکند جانان ما از لطف خود درمان ما | |||||
دی خرامان در چمن ناگه گذشتی لاله گفت | نیست مثل آن صنوبر در همه بستان ما |