امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/باز آمد آنکه سوختهی اوست ؟ جان من
باز آمد آنکه سوختهی اوست ؟ جان من | خون گشته از جفاش دل ناتوان من | |||||
هرچند بینمش هوسم بیش میشود | روزی در ین هوس رود البته جان من | |||||
ای مهر آرزوی زخسرو بتافتی | شرمت نیامد از من و اشک روان من |